تصویر زیر را مشاهده نمائید:
به محض انتشار این عکس جماعت سبزی نشان به تکاپو افتادند که پشت سر هم دست به تکذیب بزنند و دلایل و قرائن بیاورند که این عکس جعلی است! اما مشکل اینجا بود که فقط فکر تکذیب بودند و حرف هایشان را یادشان رفته بود مانند موارد دیگر، با هم یکی کنند.
گروه اول تکذیب کنندگان این دلیل را آوردند:
فتوشاپ ! آقا این عکس با فتوشاپ درست شده. شاید این بندگان خدا از میان آن همه نرم افزار گرافیکی فقط نام فتوشاپ را شنیده اند. . . .
گروه دوم نیز مدعی بودند که:
عکس واقعی است اما تفنگ پلاستیکی میباشد و این شخص دیوانه است و حتی مدعی بودند که قاضی پرونده اغتشاشات هم این امر را تأیید کرده است.
عجیباً غریبا، واحیرتا! به فول شاعر:
چه چیزا . .. چه حرفا . . . آدم شاخ در میاره . . .
آدم عجب کراماتی از این جماعت سبزی نشان میبیند. یک عکس را با دو نظر متفاوت رد میکنند و اصرار هم دارند که هر دوی این نظرات صحت دارند. یعنی طرف دیوانه است و عکس هم ساختگی است و تفنگ هم اسباب بازی است و فتوشاپ هم بوده و . . . این که شد چندین ادعا . . .
خب حالا بیائید اول برویم سراغ گروه نخست:
اینها میگویند چون در گوشه عینک این بنده خدا نمای آنطرف خیابان معلوم نیست پس تصویر جعلی است.
اگر فرض شما را واقعی بدانیم پس باید قوانین مسلم فیزیک نور را هم تکذیب کنیم. یعنی نیوتون و بقیه دانشمندان همه سخنانشان کشک بوده است. چرا؟ الان عرض میکنم خدمتتان.
اتفاقی که برای شعاع نور در هنگام گذر از عدسی عینک اتفاق می افتد؛ شکست نور نام دارد. اتفاقی که برای شعاع نور به هنگام گذر از محیط هوا به شیشه و بالعکس می افتد.
به نمایه بالا توجه کنید. خط صورتی رنگ جهت شکست نور را نشان می دهد. مربع نارنجی محل استقرار عکاس را معلوم مینماید.
مخلص کلام آنکه ممکن است ما نور چند محیط چند متر عقب تر را در شیشه عینک این بابا بینیم. اصولاً به دلیل وجود همین خاصیت در عدسی هاست که ما از عینک جهت تصحیح عیوب دید چشم هایمان بهره می گیریم. اما بنده که جز فریم عینک و رنگ سبز برگ درخت ها چیز دیگری در عینک طرف ندیدیم. لابد اینا توقع داشتن تو عینکش موجود فضائی ببینن. نمیدونم اما برام جالبه که ترسیدن تصویر رو حسابی بزرگ کنن تا نشون بدن که تو شیشه عینک چی معلومه.شاید اینا توقع داشتن از تو قاب عینک هک بشه اونطرفش رو دید. ایراد بنی اسرائیلی یعنی همین دیگه!
حالا اصلا بیائید اصل این ادعا را قبول کنیم. یعنی قبول کنیم که این تصویر با فتوشاپ یا یک برنامه ای شبیه به این آماده شده باشد. خوب شما به بنده بگوئید که اصلا چه نیازی به فتوشاپ بوده؟ خوب دستگاههای انتظامی یا دولتی اگر بخواهند چنین کاری کنند که میروند یک اسلحه میدهند دست یک آدمی که قیافه اش به این کارها بخورد یا اصلا یکی از همین به اصطلاح معترضان. بعد میفرستندش وسط خیابان و ازش عکس میگیرند. وقتی میتوانند به ادعای بعضی ها از آن همه آدم اعترافات آنچنانی بگیرند و امثال حجاریان و ابطحی را مجبور کنند مثل بلبل چه چه بزنند چگونه این کار ساده را با یک اغتشاشگر ساده نمیتوانند انجام دهند که نیازمند فتوشاپ باشند؟ اصلا میشد یک نفر را بیاورند تا توی تلویزیون اعتراف کند به این کار. اصلا میشد هزاران عدد از این عکس ها درست کرد نه یک عدد.
بابا یکی به این جماعت حالی کنه که قوانین فیزیکی مثل قانون انتخابات نیست که اول قبولش کنی بعد هم بزنی زیرش البته یادمان نرود که جماعت آنوری خیلی به فتوشاپ علاقه دارند تا جائی که روزنامه اعتماد یک گاف بزرگی به کمک فتوشاپ داده بود و به وسیله آن تعداد راهپیمایان سبزی نشان روز قدس را چندین برابر تعداد واقعی جلوه داده اما یادش رفته بود اندازه تصاویر را حفظ کند تا لو نرود.
روی این قسمت کلیک کنید تا ببینید روزنامه (بی) اعتماد چه گافی داده بود.
نکته آخر هم اینکه:
آی حضرات کوک کننده سازهای مخالف. این عکس توسط رسانه های خارجی گرفته شده و پخش گردیده است. یعنی آنها هم از فتوشاپ استفاده کرده اند؟ همانهایی که در رسانه های خود، همه جوره از شما حمایت نموده اند؛ با این تصویر و استفاده از فتوشاپ، دارند تیشه به ریشه زحمات خودشان میزنند.
وا عجبا !
بااین اوصاف ادعای استفاده از نرم افزارهای گرافیکی به یک شوخی شبیه است و اینها حسابی ضایع شدند. به همین دلیل آقایان و خانم های سبزی نشان یک ادعای دیگر هم مطرح کردند مبنی برآن که طرف به طور کلی خل است و تفنگش نیز پلاستیکی.
نکته نخستش اینکه نمیدانم اگر این شخص دیوانه است و قاضی هم مجنون بودنش را تأیید کرده (البته به ادعای سبزی نشان ها) و جماعت سبزی نشان هم به این اطلاعات دقیق از پرونده ایشان دسترسی دارند خوب چرا نشانی تیمارستانی که ایشان در آن بستری است را به ما نمیدهند تا باورمان شود؟ چرا یک گزارش یا تصویر جدید از او تهیه نمیکنند؟ چرا در مورد محل سکونت او چیزی نمیگویند؟ چرا هیچ یک از بستگان او حرفی نزده اند؟ بالاخره آدم است و آدمیزاد هم هندوانه نیست که از زیر بته به عمل بیاید و البته شلغم هم نیست و به یقین کس و کاری یاهمسایه ای یا دست کم دوستی آشنائی چیزی دارد دیگر. ندارد؟ یعنی شلغم است و هندوانه و هویج و کس و کاری هم ندارد؟ بگذریم.
خوب بیایئد دقت بفرمائید به عکس. دقیقا چند نفر در پشت سر فرد مسلح قرار دارند؟ دو نفر؟ سه نفر؟ بله ما سه نفر را میبینیم اما با کمی دقت کفش نفر چهارم نیز در عکس مشخص است.
در تصویر بالا رنگ قرمز: شخص مهاجم رنگ زرد: اعضای تیم تروریستی همراه مهاجم رنگ سفید: عکاس رنگ بنفش: اتومبیل های پارک شده رنگ نارنجی: معترضین رنگ سیاه: افرادتماشاچی هستند
یعنی حضرات میفرمایند یک دیوانه تفنگی پلاستیکی در دست گرفته و چهار نفر هم این چنین منظم، به اصطلاح نظامیان دارند با در دست داشتن سنگ به او پوشش میدهند و همه ماسک بر چهره دارند و . . . به تصویر زیر و به آرایش نظامی این تیم تروریستی توجه کنید:
به گمانم آن چهار نفر دیگر هم دیوانه هستند که دارند چنین کاری میکنند! یعنی آن روز احتمالاً تیمارستانی یا جائی شبیه آن، چنان بی در و پیکر شده که دست کم 5دیوانه از آن گریخته اند و به طور متمرکز و هماهنگ دارند نقش یک دسته نظامی را با هم وسط خیابان بازی میکنند و از قضا یکی از دیوانگان هم از بند بانوان گریخته و با این چهار نفر هماهنگ شده است. لابد عکاس خارجی این عکس هم از تیمارستانی در اروپا در رفته بوده! آن مردمی هم که از این جمع فاصله گرفته اند نیز لابد دیوانه اند که نمیخواهند جانشان را بخطر بیندازند.
نکته دیگر کفش های راحتی است که به پای افراد پوشش دهنده میباشد. یعنی آماده تعقیب گریز هستند. البته ظاهراً خبر دارند که نیروهای انتظامی در این خیابان بخصوص، اسلحه گرم ندارند و آنها نیز خودشان را به سنگ مجهز کرده اند تا در مقابل ضربات احتمالی باتوم از شخص دارای سلاح حمایت کنند و کسی نتواند او را خلع سلاح کند چون بالاخره این تفنگ مدرک است و مدرک هم نباید دست کسی بیفتد.
حالا همه این نکات به کنار. همانطوری که میبینید؛ این تفنگ به قول سبزی ها اسباب بازی، بیش از حد واقعی است.
البته حالا ما به طرز تفنگ دست گرفتن این بنده خدا هیچ کاری نداریم که شدیداً حرفه ای میباشد و اینکه دستانش کار کرده است و شباهتی به دستان یک بیمار روانی ندارد؛ که قاعدتاً دستهای یک بیمار روانی به سبب نداشتن شغل و پیشه، نباید این گونه ورزیده باشد.
یک موضوع دیگر تر تر!!! هم هست. آقاجان توجه کن که این تفنگ خشاب ندارد! یعنی تفنگ اسباب بازی مورد نظر این اشخاص تکذیب کننده، خشابش مثل خشاب تفنگ واقعی از جا در می آمده و لابد فشنگ واقعی هم میخورده و به یقین فشنگ های واقعی را شلیک هم میکرده است تا بازی واقعی تر و هیجان انگیزتر باشد. ابدا هم نمیتوان نتیجه گرفت که ایشان تیراندازی اش را قبلا کرده است و حالا میخواسته خشاب خالی اش را با یک خشاب پر، عوض کند. نه به هیچ عنوان اینطوری نیست!!! فکرای بد بد نکنید.
باز هم یک نکته وجوددارد! بندهای آویزان شده از گردن این بنده خدا در تصویر زیر متعلق به چیست؟
بند عینک است؟ نه بابا عینکش که روی چشم اوست. بند هندز فری موبایل آیا میتواند باشد؟ یادمان نرود که طرف دیوانه است و یک دیوانه موبایل میخواهد چه کار. هرچند در زمان اغتشاشات موبایل ها به کلی قطع بود آدم های عاقل هم موبایل هایشان را جمع کرده بودند. اصلاً به من چه بابا. خودتان میدانید و وجدانتان.
بگذارید برگ برنده ام را رو کنم. به تصویر زیر دقت کنید:
این چیه تو گوش ایشان؟ سمعک؟ پس چرا یک سیمی از درونش خارج شده و به طرف پشت گردن ایشان رفته است؟ نکند طرف هم دیوانه بوده هم کر بوده هم لال؟ دیگه چی بوده؟ بیائید منطقی باشیم. خب به هر حال یک تروریست مسلح نیز آدم است و نیاز دارد از بالا دستی هایش فرمان بگیرد دیگر. موبایل ها و پیامک هم که قطع است و دست ایشان هم توی پوست گردو.
بله. این نکته از چشم فارس و رجا نیوز و کیهان هم دور مانده بود. یعنی جاعلان این عکس خبر نداشته اند که تصویر جعلی آنها چه قدرت تبلیغاتی بالائی دارد!!! خیر عزیزان. در رفتن این مطلب از زیر دست دوستان کیهانی و رجا نیوزی و . . . یعنی آنکه هیچ جعلی صورت نگرفته است و این در حقیقت سند حقانیت آنان است.
میبینید که این تروریست مسلح کاملاً مجهز است. در گوش ایشان یک عدد هندز فری وجود دارد و از این طریق دارد اطلاعات و فرمان های لازم را جهت ایجاد اغتشاش دریافت میکند. جالب است نه؟ البته که نه! جالب نیست چون همین جماعت متهم اصلی قتل بسیجیان در روزهای اغتشاشات هستند و البته متهم کشته شدن برخی از معترضین هم میباشند. خوب است بدانید که برخی از معترضین از پشت سر و از طرف جمعیت و نه از سوی محل استقرار نیروهای انتظامی، مورد هدف گلوله واقع شده اند. کسی چه میداند شاید کشتن ندا نیز کار یکی از همین ها بوده است. جالب است که هیچ تصویری از قاتل ندا پخش نشده است اما بعضی مدعی هستند که در صحنه بوده اند و کارت شخص ضارب را هم از او گرفته اند اما با گوشی موبایلشان حتی یک عکس هم از او نینداخته اند. . . . اینم از اون حرفاست که مرغ پخته را در دیگ میخنداند. از لحظه جان کندن یک جوان ایرانی چندین فیلم گرفته اند اما وقتی به قاتل میرسند و ادعا میکنند که او را گرفته بودند؛ یادشان رفته حتی یک عکس کوچک از او بگیرند. نکته قابل تأملی است. . .
برویم سراغ همان تصویر تروریست مسلح
با فرض قبول کردن این ادعاهای دوگانه میتوان نتیجه گرفت که هواداران دولت یعنی همانهایی که متهم به جعل کردن تصویر هستند(یا بهتر است بگوئیم رسانه های حامی عدالت )، نمیدانستند چه نکاتی را (به زعم سبزی جماعت البته) جعل کرده اند و به همین سبب در مورد وجود گوشی بی سیم در گوش این شخص هیچ مانور تبلیغاتی نداده اند.
یک نکته ی نغز دیگر هم دارم که از عسل و قند هم شیرین تر است!!! اگر بازار دست کاری عکس ها و تصاویر به همین شدت داغ باشد و هر کسی بتواند تصاویر را را دست کاری کند آیا همه فیلم ها و عکسهای سبزی جماعت از این حوادث نمیرود زیر سوال؟
دقت میفرمائید؟بعضی ها اینگونه ماست را سیاه و روز را شب جلوه میدهند و شهر را به آشوب میکشند و شبهه میپراکنند در شهر و دلها را خون و مادران سرزمین آبا و اجدادی ما را داغدار مینمایند؛ به همین سادگی.
بیدار باشیم و هوشیار ای هموطن، که دشمن چهار چشمه، وحدتمان را و هویتمان و اسلام عزیزمان را هدف هجوم ناجوانمردانه خود قرار داده است.