- نویسنده:حسین ملکی
- تاریخ:پنج شنبه 90/5/27
دیدار سالیانه قشرهای مختلف دانشجویی با رهبر معظم انقلاب ، چهارشنبه 20مرداد امسال در حالی برگزار شد که حاوی حواشی، مطالب و موضوعات مهمی خصوصاً در سخنان دانشجویان بود
دیدار سالیانه قشرهای مختلف دانشجویی با رهبر معظم انقلاب ، چهارشنبه 20مرداد امسال در حالی برگزار شد که حاوی حواشی، مطالب و موضوعات مهمی خصوصاً در سخنان دانشجویان بود .
سخنان مقام معظم رهبری البته حاوی نکات بسیار مهمی بود که نیاز به بررسی و تحلیل و پیگیری دقیق از سوی دانشجویان و مسئولان ذی ربط دارد ، حقیر نیز انشالله در آینده ای نزدیک در حد بضاعت ناچیز خود این فرمایشات را دنبال خواهم کرد.
***
به سایت خامنه ای دات آی آر مراجعه می کنم تا صوت سخنان دانشجویان ناطق را گوش کنم . سخنان نماینده اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل البته برای من هم همچون خیل دانشجویان حاضر بیشتر جلب توجه می کند ! بطوریکه من و دوستم اسماعیل چندبار باتکبیرهای خود دانشجویان پرشور حاضر در حسینیه امام خمینی(ره) را همراهی می کنیم!
حس جوانی، روحیه عدالت طلبی و آرمان خواهی را به خوبی می توان در مطالب آقای زعیم زاده مشاهده کرد.
سایت های خبری مختلف را که بررسی می کنم ، می بینم هرکدام به نوعی به این سخنان پرداخته اند، نکته ای البته از لابلای این صحبت ها برای من جلب توجه می کند، آنجا که وی در دومین بخش از صحبت های خود به "خدمت سربازی" اشاره می کند و می گوید "وجود برخی قوانین نادرست در باب سربازی، مشکلاتی پدید آورده است. امروز و در میان برخی جوانان، خدمت وظیفه، تداعی کنندهی دو سال تضییع وقت و احساس بیهودگیست. علاوه بر این در حالیکه جمعیت فارغ التحصیلان مقطع کارشناسی در کشور بیشتر از هر زمانیست و میل به ادامهی تحصیل هم وجود دارد مسألهی سربازی تبدیل به نوعی بیعدالتی در بین پسران و دختران نیز شده است و ..." ، در حالی که به سخنان او گوش می دهم به یکباره به یاد نظرات استاد حسن عباسی پیرامون خدمت سربازی می افتم ، عباسی در جایی می گوید " با وجود خدمت سربازی برای پسران، دختران با آرامش کنکور میدهند و مدارک بالای دانشگاهی میگیرند، بنابراین پسرانی که از آنها عقب ماندهاند با دختران نسلهای بعدی ازدواج میکنند که حاصل آن ظهور نسلی از دخترانی است که امکان ازدواج پیدا نکردند و بحرانی بزرگ را رقم خواهند زد...
پسر جوان که به دلیل نقش کنش گری و فعال اجتماعی خود در امر پیش قدمی برای تشکیل خانواده، همواره یک نگرانی برای آماده شدن جهت این ماراتن چهار وجهی «خدمت سربازی، ادامه تحصیل در دانشگاه، اشتغال و در نهایت تشکیل خانواده » را دارد، پس از سربازی، به سختی در دانشگاه دوردستی قبول شده و سخت تر از آن یک شغل پیدا می کند؛ تا طی کردن این پروسه از سوی جوان پسر، دختر جوان تحصیلات خود را پایان داده و اشتغال پیدا کرده و دیگر «هم- کفو» آن پسر جوان محسوب نمی شود. در نتیجه آن پسر جوان به سراغ دختری از موج بعدی جوانان می رود و نتیجه آن، پیدایش نسل سوخته از دختران با تحصیلات دانشگاهی است که به مرور، سن ازدواج آنها بالا رفته و بعضاً امکان ازدواج نمی یابند."
صرفنظر از اینکه عده ای می گویند سربازی پدیده جدیدی نیست که مشکلات را به آن منصوب کنیم و مهم ترین علت بالارفتن سن ازدواج را مشکلات مادی می دانند و معتقد اند در حالت عادی برای ازدواج سن پسر باید دو تا سه سالی از سن دختر بزرگتر باشد و بنابراین با دو سال سرباز رفتن هیچ اختلاف نسلی بوجود نمی آید.
اما باید گفت " پیدایش نسل سوخته از دختران با تحصیلات دانشگاهی که به مرور، سن ازدواج آنها بالا رفته و بعضاً امکان ازدواج نمی یابند" و همچنین "سدی که خدمت نظام وظیفه در برابر کسب تجربهی کاری، تحصیلات یا شروع یک زندگی حداقلی در مقابل پسران قرار میدهد" قابل اغماض نیست و به نظر میرسد قوانین فعلی نمیتواند این مشکل را حل کند و بایست مسئولان امر برای این معضل چارهاندیشی کنند .
لذا نگارنده معتقد است مسألهی سربازی نه تنها "تبدیل به نوعی بیعدالتی در بین پسران و دختران شده است" بلکه در واقع " ظلم به نسل دخترانی است با تحصیلات دانشگاهی که سن ازدواج آنها طبق آنچه گفته شد بالا رفته و بعضاً امکان ازدواج نمی یابند!"
***
سخنان مقام معظم رهبری را که بررسی می کنم به فرمایشاتی از ایشان در 01/12/1369 در مراسم تودیع با قاریان قرآن برمی خورم که شاید به نوعی مرتبط با مبحث ارائه شده و همچنین ماهی که در آن هستیم(ماه بهار قرآن) باشد:
[...] مسألهى حفظ [قرآن]را خیلى جدى بگیرید. متأسفانه ما و بچههایمان حفظ قرآن نداریم. بگذارید یک خرده جلو برویم و در سطح کشور مسألهى حفظ قرآن را گسترش بدهیم، آنگاه حرفى نداریم که در موقع سربازى، حافظان قرآن را معاف کنیم. البته ما نباید این طور بگوییم که حافظ قرآن معاف است؛ چون مسألهى سربازى در اینجا، غیر از سربازى در مصر است. سربازى در این جا مثل قرآنخواندن است و جهاد فىسبیلالله است. جهاد فىسبیلالله با قرآن خواندن، عِدلین هستند؛ اینها از هم جدا نیستند. [...] دولت در اینجا، دولت قرآن است، سربازى آن هم جهاد است. این خیلى متفاوت است. بنابراین به جاى معاف کردن، بهتر است بگوییم هر کس که حفظ قرآن داشت، فرمانده مىشود؛ این را حاضرم. اگر کسى حفظ قرآن بکند، من به او درجه مىدهم. همین خوب است.