سفارش تبلیغ
صبا ویژن





چه کسی ندا را کشت؟

  • نویسنده:حسین ملکی
  • تاریخ:یکشنبه 90/4/5

بعدازظهر روز شنبه 30 خرداد یک دختر 27 ساله به همراه معلم موسیقی‌اش پس از اینکه مدتی طولانی در ترافیک سنگین خیابان امیرآباد شمالی معطل مانده بود، برای رهایی از گرما از خودرو پیاده ‌شد و در حاشیه کوچه شهید صالحی و

 

بعدازظهر روز شنبه 30 خرداد یک دختر 27 ساله به همراه معلم موسیقی‌اش پس از اینکه مدتی طولانی در ترافیک سنگین خیابان امیرآباد شمالی معطل مانده بود، برای رهایی از گرما از خودرو پیاده ‌شد و در حاشیه کوچه شهید صالحی و خسروی در غرب خیابان کارگر شمالی در انتظار باز شدن راه بود که ناگهان خون‌آلود نقش زمین شد. از لحظه زمین خوردن «ندا صالحی‌آقاسلطان» تا جان دادنش حداقل 3 دوربین از 3 زاویه مختلف تصویربرداری کردند؛ یکی از دوربین‌ها حرفه‌ای بود و لرزش دست و تکان‌های مرسوم در فیلم‌های آماتوری- خانوادگی را نداشت. بلافاصله جوانی 39 ساله به نام «آرش حجازی»، دانشجوی پزشکی در انگلستان که 4 روز پیش از آن وارد تهران شده بود، خود را به ندا رساند و سعی کرد او را نجات دهد اما در مقابل 3 دوربین موجود خون از بینی و دهان ندا بیرون ریخت و در صحنه‌ای دلخراش، دختر جوان جان باخت. ساعتی پس از این حادثه، فیلم تکان‌دهنده جان دادن این دختر جوان در اینترنت و شبکه‌های BBC و العربیه پخش شد. به همراه تصاویر جان دادن ندا، تصویری از او همراه معلم موسیقی‌اش در تظاهرات هواداران موسوی نیز پخش می‌شد تا وی، یک فعال سیاسی طرفدار موسوی و معترض به نتیجه انتخابات معرفی شود. جالب اینکه فیلم گرفته شده از ندا در تظاهرات از پشت سر و به گونه‌ای بود که گویی تصویربردار، شخص ندا را تعقیب می‌کرده است.

2روز پس از قتل، آرش حجازی در استودیوی BBC فارسی در لندن حاضر شد و به عنوان شاهد عینی، ماجرا را به این شکل نقل کرد: «سر و صدا را در خیابان شنیدم، تصمیم گرفتم بیرون بیایم و ببینم که چه خبر است. خیابان خسروی را تا انتها رفتم و رسیدم به خیابان کارگر تا اینکه رسیدم به جایی که مردم جمع شده بودند و 50‌متر پایین‌تر پلیس ضد‌شورش با موتورهایشان ایستاده بودند و مردم را عقب می‌راندند. در یک لحظه گاز اشک‌‌آور بین مردم پرتاب شد و مردم وحشت کردند. در همان زمان پلیس با موتور به سمت مردم حرکت کرد و مردم در خیابان خسروی دویدند. ندا هم در میان آن مردم بود و می‌دیدمش و مرتب در تمام این مدت ما ایشان را می‌دیدیم. ما همین‌طور دور شدیم تا به تقاطع خیابان خسروی و خیابان صالحی رسیدیم؛ جایی که مردم پراکنده شدند دیگر و چند نفری ایستاده بودند که ببینند چکار باید بکنند که در آن لحظه ما صدای تیری را شنیدیم. من از دوستی که کنارم ایستاده بود پرسیدم که این چی بود؟ گلوله بود؟ و اون گفت که نه. می‌گویند گلوله‌های پلاستیکی دارند. منتها در همان لحظه من برگشتم و دیدم خون از سینه خانم ندا که در یک متری من ایستاده بود دارد فواره می‌زند. من به طرف ایشان رفتم و به کمک فردی که فکر می‌کردم پدرشان است و بعدا شنیدم که معلم موسیقی‌شان‌ است، روی زمین خواباندیم و سعی کردم با فشار دستم جریان خون رو متوقف کنم ولی گلوله به آئورت ایشان خورده بود و ریه ایشان را پاره کرده بود. گلوله از جلو وارد شده بود به سینه ایشان. متاسفانه نتوانستم کاری برای ایشان بکنم. متاسفانه هر چه فشار به سینه ایشان آوردم وقتی که آئورت ایشان پاره شده بود، خون در مدت 30ثانیه تا 40 ثانیه از بدن خالی شد. ابتدا گمان کردم که تیراندازی از روی یک پشت‌بام انجام شده است اما کمی بعد تظاهرکنندگان را دیدم که مرد مسلح موتورسواری را گرفته‌اند.

مردم فریاد می‌زدند: گرفتیمش، گرفتیمش. او را خلع سلاح کردند و کارت شناسایی‌اش را که نشان می‌داد عضو بسیج است، گرفتند. مردم خیلی عصبانی بودند و او فریاد می‌زد نمی‌خواستم بکشمش. مردم نمی‌دانستند با او باید چکار بکنند و گذاشتند که برود اما کارت شناسایی‌اش را گرفتند. کسانی هستند که می‌دانند او کیست. چند نفر هم از او عکس گرفتند».

آرش حجازی ادامه داد: «می‌دانم صحبت کردن درباره آنچه اتفاق افتاده مرا به مخاطره می‌اندازد. تصمیم سختی بود که بیرون بیایم و درباره این موضوع صحبت کنم اما ندا برای دلیلی مرد. او برای حقوق ابتدایی می‌جنگید... نمی‌خواهم خونش بی‌ثمر ریخته شده باشد. ندا در خیابان مرد که چیزی بگوید. فکر نمی‌کنم الان بتوانم به ایران بازگردم. آنها هرچه من می‌گویم را تقبیح خواهند کرد و اتهامات دیگری به من خواهند زد. من هیچ‌وقت در سیاست نبودم. به خاطر نگاه معصومی که در چشم‌های ندا بود، موقعیت خود را در خطر انداختم».

گفته‌های آرش حجازی با اظهارات نامزد ندا (کاسپین ماکان) و معلم او تناقض داشت ضمن اینکه خلع سلاح ضارب توسط رهگذران و سپس رها کردنش هم خیلی مشکوک و غیرواقعی به نظر می‌رسید.

در آن روزها تلویزیون‌های بین‌المللی به طور مکرر فیلم جان دادن ندا همراه مصاحبه آرش حجازی را پخش کردند و چنان جوی ایجاد شد که رئیس‌جمهور آمریکا گفت: «به نظر من زمانی که یک زن جوان خارج از خودرویش در خیابان هدف تیراندازی قرار می‌گیرد، یک بی‌عدالتی رخ داده و مشکلی وجود دارد». (عصر ایران، 11تیر) شیرین عبادی هم اعلام کرد مساله قتل ندا را پیگیری حقوقی خواهد کرد. وی تاکید کرد: «حتی اگر ندا در تظاهرات حضور هم داشته، نیروهای امنیتی حق قتل وی را نداشته‌اند». (رادیو زمانه، ??خرداد)

 

 

 

رسانه‌های بین‌المللی با پخش مکرر تصاویر ندا، او را نماد کشته‌شدگان حوادث پس از انتخابات، فرشته آزادی جوانان ایرانی و شهید جنبش سبز معرفی می‌کردند. تبلیغات درباره ندا به حدی بود که رکورد دانلود فیلم در اینترنت و بازدید از یک فیلم در سایت یوتیوب را شکست. در توضیح همه این فیلم‌ها هم ندا «یک معترض به تقلب در انتخابات که توسط شبه‌نظامیان بسیجی کشته شده»، معرفی می‌شد. رسانه‌های طرفدار موسوی از ممنوعیت برگزاری مجلس یادبود برای ندا و برگزاری خاکسپاری وی تحت تدابیر شدید امنیتی خبر می‌دادند. در این میان کاسپین ماکان (نامزد ندا) پی در پی با رسانه‌های خارجی مصاحبه می‌کرد و خصوصیات و تعلقات ندا را شرح می‌داد. آنها هم به بهانه مصاحبه با ماکان، چند بار دیگر فیلم کشته شدن ندا را پخش می‌کردند. بزودی عکس‌های ندا در تجمعات معترضان داخلی و ضدانقلاب خارجی عکس اول و نماد اعتراضات و بعدا نماد آزادیخواهی زنان در بند ایران شد.

در شهرهای مختلف اروپایی و آمریکای شمالی برای ندا تجمع، مجلس یادبود و حتی تشییع جنازه نمادین برگزار کردند. در هر تجمع، حکومت ایران و بسیج را به خاطر قتل ندا محکوم می‌کردند. در یمن، دولت این کشور که سرگرم سرکوب خونین شیعیان این کشور بود و به همین دلیل روابط یمن با ایران بسیار تیره شده بود، خیابانی را در صنعا به نام ندا نامگذاری کرد. در ایتالیا هم اقدام مشابهی صورت گرفت. کار به جایی رسید که در یک شوی لباس در اروپا، بر دست مانکن‌های نیمه‌عریان مچ‌بند سبز بستند و بر تنشان لباس‌هایی با عنوان «ندا زنده است» و «ما همه ندا هستیم» پوشاندند.

با وجود این جنجال خبری فوق‌العاده در رسانه‌های غربی و ضدانقلاب، در ایران رسانه‌های داخلی و صدا و سیما تا 2 روز کاملا منفعل و ساکت بودند. بعد از 5 روز از کشته‌شدن ندا، صدا و سیما با پخش مصاحبه با معلم ندا و رهگذران شاهد حادثه به جنبه‌های مشکوک ماجرای ندا پرداخت. محمود احمدی‌نژاد 9 روز پس از کشته‌ شدن ندا با ارسال نامه‌ای برای آیت‌الله هاشمی‌شاهرودی، رئیس وقت قوه قضائیه، خواستار رسیدگی جدی به موضوع و شناسایی عوامل این جنایت شد. 10 روز پس از کشته ‌شدن ندا و در حالی که رسانه‌های بین‌المللی در 10روز گذشته تصویری وحشی و بی‌رحم از نیروهای امنیتی ایران ترسیم کرده بودند، سردار احمدی‌مقدم، فرمانده نیروی انتظامی در جمع خبرنگاران، قتل ندا آقاسلطان را سناریوی از پیش طراحی شده دانست و اعلام کرد آرش حجازی به عنوان شاهد قتل تحت تعقیب اینترپل است. (جام‌جم، 10 تیر)

ماجرای قتل ندا در روزی که تجمعات خیابانی تهران رو به فروکش بود، توانست هیجان، شوک روانی و انگیزه جدیدی برای ادامه اعتراضات ایجاد کند و به تدریج شعار و علت تجمع معترضان از «اعتراض به تقلب» در انتخابات به «اعتراض به ممنوعیت تجمعات» و سپس «اعتراض به سرکوب خونین معترضان» تبدیل شد. مدتی بعد چند روزنامه‌نگار با بررسی عکس‌ها و فیلم‌های موجود قتل ندا، این فرضیه را مطرح کردند که قتل ندا در تقاطع خیابان‌های خسروی و صالحی، یک صحنه‌سازی بوده و ندا خودش خون را از منبعی که در دست داشته روی صورت خود پمپاژ می‌کرده اما پس از حرکت نمایشی به سوی بیمارستان، واقعا توسط همراه ناشناس‌اش، گلوله می‌خورد. (ایرنا، 14دی 88 به نقل از روزنامه وطن امروز و همچنین جوان آنلاین، 5 فروردین 1389)

در پاییز سال 88 کاسپین ماکان، نامزد ندا از ایران خارج شد و به اروپا، آمریکا و حتی سرزمین‌های اشغالی فلسطین سفر کرد و داستان‌های خود و ندا را برای خبرنگاران و بینندگان برنامه‌های تلویزیونی و شرکت‌کنندگان در سمینارها و همایش‌های مختلف تعریف می‌کرد. ماکان در سفر به سرزمین‌های اشغالی، به دفتر شیمون پرز دعوت شد و از رئیس‌ رژیم صهیونیستی پرنده صلح هدیه گرفت و به نام همه ایرانیان از وی سپاسگزاری کرد. خانواده ندا و برخی از رسانه‌های هوادار موسوی سفر وی به اسرائیل را تقبیح کردند. او هم در جواب گفت: «علت مخالفت چهره‌های شاخص جنبش سبز با من، آن است که در اولین مصاحبه خود گفتم ندا طرفدار جنبش سبز نبوده و حتی در انتخابات ?? خرداد نیز شرکت نکرده است». در 25 مه 2010 (4 خرداد89) هفته‌نامه آلمانی اشپیگل با انتشار گزارش مفصلی از کاسپین ماکان نوشت: «ماکان یک مشاور مطبوعاتی استخدام کرده و روزنامه‌نگاران مجبورند از طریق او قرار مصاحبه بگذارند. در ماه نوامبر سال گذشته مشاور مطبوعاتی ماکان به اشپیگل آنلاین اطلاع داد تمام وقت وی تا 2 هفته رزرو شده و او بابت مصاحبه‌های خود پول می‌گیرد... به‌نظر می‌رسد ماکان قتل ندا را به کسب‌ و ‌کاری برای خود تبدیل کرده است. علاوه بر روزنامه‌نگاران، مدافعان حقوق بشر نیز به مصاحبه با وی علاقه نشان می‌دهند. او دائما از این سو به آن‌سوی جهان در پرواز است. سازمان ملل برای شرکت در یک کنفرانس او را به ژنو دعوت می‌کند تا در کنار مخالفان کره‌شمالی و کوبا بنشیند...».

 

 

 

چندماه پس از قتل ندا، داریوش سجادی، روزنامه‌نگار اصلاح‌طلب مقیم آمریکا، با تحلیل ماجرای قتل ندا به خبرنگار گویانیوز گفت: «...از آرش حجازی، شاهد قتل ندا آقاسلطان می‌پرسم. یا ایشان یا هر کسی دیگر که می‌خواهد جواب بدهد. ایشان ?? ساعت بعد از حادثه با ویزای آماده در جیب! سر از BBC درآوردند و گفتند ما قاتل ندا را گرفتیم، کارتش را درآوردیم و بسیجی بود و... بنده سوالم این است آقای آرش و همه کسانی که خبر را شنیدید، شما می‌گویید جنبش سبز یک جنبش نایس ملاطفت‌طلب است بعد هم توانستید یک بسیجی آدمکش را که یک نفر را در مقابل چشم همه کشته خلع‌سلاح کنید و کارت شناسایی‌اش را هم درآورده‌اید، ایشان هم تمام مدت مثل ماست ایستاده و شما را نگاه کرده؟! از کی تا حالا جنبش سبز اینقدر دلاور شده که یک قاتل مسلح را خلع‌سلاح کند بعد هم ولش کند؟ آیا روی پیشانی بنده و امثال بنده نوشته شده ابله؟!

من تقریبا مطمئنم قتل ندا آقاسلطان دسیسه‌ای حساب شده توسط کشورهایی بود که یکی از نگرانی‌هایشان تلطیف مناسبات بین ایران و آمریکا بوده و هست، گذشته از آنکه تجربه تاریخی موید شیطنت انگلستان در چنین مواردی است.

مگر در فردای بازشدن پای کمپانی استاندارد اویل آمریکا در بازار انحصاری نفت ایران که تا قبل از این در قبضه انگلستان بود ناگهان مواجه با آشوب سقاخانه آشیخ هادی نشدیم که نتیجه آن بعد از قتل مشکوک سفیر وقت آمریکا در سقاخانه آشیخ هادی منجر به انصراف کمپانی استاندارد اویل از سرمایه‌گذاری در ایران شد. پس تاریخ را برای چه می‌خوانیم؟

آیا تصادفی بود که کنسول وقت انگلستان ناگهان علاقه‌مند می‌شود سفیر آمریکا را که نماینده نشریه نشنال‌جئوگرافی نیز بود تشویق به حضور در سقاخانه و گرفتن عکس برای نشریه مزبور کند و سفیر بیچاره نیز بی‌خبر از همه جا وقتی دوربینش را در محل مستقر کرد، خود را مواجه با چند نفر مشکوک می‌بیند که از حاشیه تجمع مردم فریاد «بکشید این اجنبی نجس را» می‌شنود و در نهایت توسط مردم مذهبی به خشم آمده کشته می‌شود. همین مساله در کشته شدن ندا آقاسلطان جای تامل دارد که درست فردای آنکه آیت‌الله خامنه‌ای در نماز جمعه خبر از آن داد که اوباما در پیامی محرمانه خواستار بهبود مناسبات بین ایران و آمریکا شده ناگهان ندا آقاسلطان در تهران به آن شکل و با حضور فیلمبرداری حرفه‌ای کشته می‌شود و تصادفا! ? شبکه BBC ، CNN، العربیه و فاکس‌نیوز به نمایندگی از دولت‌های انگلستان، عربستان و اسرائیل که جملگی از مخالفان جدی بهبود مناسبات بین ایران و آمریکا هستند، افکار بین‌الملل را به مدت یک هفته در معرض بمباران تصویری کشته شدن ندا آقاسلطان قرار می‌دهند تا در نهایت توانستند اوباما را بعد از یک هفته بمباران خبری مجبور به ایراد سخنرانی انتقادی از موضع نقض حقوق بشر علیه ایران کنند که متقابلا آیت‌الله خامنه‌ای نیز مجبور به دادن پاسخ تند و مناسب به وی شود و داستان همیشگی تیرگی و فریز ماندن مناسبات 2 کشور بر همان پاشنه همیشگی بچرخد. بگذریم که در همان مقطع نیز بنده به سهم خود طی مقاله تغار شکسته تهران در حد بضاعت خود این قتل مشکوک را مورد ارزیابی قرار دادم... .» (سایت گویانیوز، آذر88)

در مجموع ماجرای قتل ندا حاوی نکات مشکوکی بود که در تحلیل موضوع باید به آنها توجه کرد:

1– تعقیب ندا و استادش در تجمع هواداران موسوی توسط شخصی که فیلم آن را برای پخش به BBC ارسال کرد.

2– حضور یک دوربین فیلمبرداری حرفه‌ای آماده برای ضبط هنگام حادثه و تصویربرداری دقیق از ماجرا با آرامش

3– حضور رهگذران در حال قدم زدن در فیلم در حالی که در صحنه درگیری و تیراندازی، معمولا مردم هیجان‌زده هستند و سعی می‌کنند پناه بگیرند و خود را از شلیک‌های احتمالی بعدی نجات دهند.

4– تناقض‌های متعدد در مصاحبه آرش حجازی با BBC فارسی از جمله دستگیری ضارب مسلح توسط رهگذران، درآوردن کارت عضویت وی در بسیج و سپس رها کردنش! همچنین توجه حجازی به ندا قبل از حادثه و نیز دور بودن صحنه قتل از درگیری‌ها به شهادت شاهدان و فیلم‌ موجود

5– اینکه شاهد اصلی BBC، 4 روز قبل از قتل وارد ایران شد و 2 روز بعد به انگلستان بازگشت.

6- تفاوت رد خون روی صورت و پیشانی ندا در فیلم‌ها و عکس‌های مختلف موجود.

و خلاصه اینکه، قتل ندا آقاسلطان به نفع چه کسی بود و چه طرفی از آن بهره‌برداری کرد؟

منبع: فصل 17 از کتاب «حماسه تلخ»؛وقایع‌نگاری انتخابات دهمین دوره ریاست‌جمهوری






اخرین مطالب