- نویسنده:حسین ملکی
- تاریخ:جمعه 89/7/30
با گذشت 16 سال از انفجار مرکز یهودیان در آرژانتین و با وجود اتهام زنیهای بی سند و مدرک علیه ایران آرام آرام اسناد و جدیدی پیرامون این حادثه در حال رو شدن است و
با گذشت 16 سال از انفجار مرکز یهودیان در آرژانتین و با وجود اتهام زنیهای بی سند و مدرک علیه ایران آرام آرام اسناد و جدیدی پیرامون این حادثه در حال رو شدن است و تنها شجاعت مقامات آرژانتینی برای اعلام متهم اصلی این جنایات می تواند راز این انفجار را بر ملا کند.
به گزارش مهر، موضوع انفجار مرکز همیاری یهودیان آرژانتین (آمیا) یکی از پرونده هایی است که پس از 16 سال یعنی از 18 جولای 1994 تا کنون به عنوان یک راز باقی مانده است و هیچگاه در مورد علت واقعی این انفجار و مرتکبین واقعی آن اطلاعات قابل توجهی توسط دولت آرژانتین منتشر نشده است.
تنها کاری که دولت آرژانتین در این مدت انجام داد ارائه فرضیه های نامرتبط و دور از واقعیت علیه حزب الله و ایران بود. آرژانتین هیچگاه نتوانست سند یا مدرکی برای پشتیبانی اتهامات بی پایه خود ارائه نماید.
در سال 2004 هنگامیکه "کارلوس کوراچ" وزیر کشور آرژانتین به اتهام عدم پیگیری و انحراف در پرونده انفجار محاکمه می شد دادگاه از وی پرسید چگونه معتقد بودند که ایران در این انفجار مقصر است.
وی پاسخ داد که سازمان سیا چنین چیزی را به ما اعلام نمود. دادگاه سوال نمود آیا مدرکی هم به شما ارائه کردند. وی گفت نه، تنها طوری با اطمینان حرف می زدند که ما هم حرف آنها را قبول کردیم. در واقع دولت وقت آرژانتین با این فرضیات پوچ راهی را انتخاب کرد که هم خانواده های قربانیان این انفجار را سرگرم نماید و هم بر واقعیات قضیه سرپوش بگذارد. این روش تا امروز ادامه پیدا کرده و هنوز هم کوچکترین مدرکی توسط دولت آرژانتین ارائه نشده است.
سال گذشته مائوریسیو مکری mauricio macri شهردار بوینوس آیرس ( که با رای مستقیم مردم انتخاب می شود) فردی به نام خورخه فینو پالاسیوس را بعنوان رییس پلیس این شهر معرفی نمود. پالاسیوس یک پلیس حرفه ای است که در زمان انفجار ساختمان آمیا رئیس اطلاعات پلیس بوده است. وی در اسرائیل آموزش نظامی دیده است. بتازگی مشخص شده که او بخاطر خدمات خود به صهیونیسم جوایز و تشویق نامه های زیادی از اسرائیل دریافت کرده است.
معرفی این فرد بعنوان رئیس پلیس موجب اعتراض شدید خانواده های قربانیان انفجار شد و باعث شد که این خانواده ها با شهردار اختلاف شدیدی پیدا نمایند. خانواده ها معتقد بودند که اسنادی موجود است که نشان می دهد در روزهای اول پس از انفجار آمیا، پالاسیوس از انجام تحقیقات جلوگیری بعمل آورده و حتی زمانی که قرار بود منزل یکی از مظنونین به انجام انفجار مورد بازرسی قرار گیرد وی چند ساعت قبل بصورت تلفنی به او اطلاع داده است تا بتواند در صورت وجود شواهدی آنها را از بین برده یا مخفی نماید. با این استدلال از ریاست پالاسیوس بر پلیس فدرال جلوگیری شد و علیه او در دادگاه شکایت بعمل آمد.
چند ماه پیش نیز یکی از صهیونیستهای بوینس آیرس به دادگاه شکایت برد که پالاسیوس تلفن منزل وی را شنود کرده و او را به زندان انداخته است.
همچنین قاضی رسیدگی کننده به پرونده اقدامات غیر قانونی و مخفی کاری دولت سابق آرژانتین در زمینه این انفجار پس از یکبار بازجویی از پالاسیوس وی را متهم کرد که در اختفای شواهد جرم و انحراف در تحقیقات انفجار آمیا دست داشته است. وی از آن لحاظ نیز منتظر محاکمه است.
اما مکری شهردار بوینس آیرس که موقعیت خود را از جانب یهودیان در خطر می دید چند مرتبه سازمانهای یهودی و اسرائیلی که خود را بعنوان مدافع خانواده های قربانیان تحمیل کرده اند دیدار کرد و مجبور شد که رازی را در مورد خورخه پالاسیوس افشا کند.
وی با ابراز تعجب از اعتراض یهودیان به انتصاب پالاسیوس فاش کرد که با مشورت و توصیه سفارتخانه ها و سرویسهای اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل این فرد را به سمت ریاست پلیس بوینس آیرس برگزیده است. و در همین گفتگوها نیز به جایزه هایی که وی از اسرائیل دریافت کرده است اشاره داشت. این سخنان چند بار توسط شهردار تکرار و در مطبوعات آرژانتین منعکس شد. جالب تر اینکه چند روز پیش سفارتخانه های امریکا و اسرائیل در اقدامی ناشیانه سخنان مکری شهردار بوینس آیرس را تکذیب و اعلام کردند نه تنها در انتخاب پالاسیوس نقشی نداشته اند بلکه اصولا او را هم نمی شناخته اند و رابطه ای با او نداشته اند. نمایندگان پارلمان شهر بوینس آیرس نیز روز پنجشنبه 22 مهرماه 89 چندین عکس از فرد مذکور منتشر کردند که در دفتر رافائل الداد سفیر اسرائیل در بوینس آیرس در حال خنده و صحبت است. این سفیر نیز فردی نظامی است که در کسوت سفارت درآمده و در هنگام انفجار در بوینس آیرس حضور داشته است.
جالبتر اینکه در روز 27 مهرماه 89 رئیس اداره روابط عمومی رژیم صهیونیستی با یهودیان قاره آمریکا صحبتی کرده است که در بعضی سایتهای خبری این محافل به گردش درآمده است. وی می گوید از سفیرمان پرسیده ام تو پلیس متهم را می شناختی. سفیر پاسخ داده است که قسم می خورم که او را هرگز ندیده و نمی شناسم. گوینده اظهار تعجب می کند که با اینکه عکس سفیر با فرد مذکور منتشر شده است و تلکسهای محرمانه زیادی راجع به او به تل آویو توسط این سفیر ارسال شده است وی هنوز هم قسم می خورد که او را نمی شناسد و اضافه می کند که ما اکنون با این وضع دچار مشکل شده ایم.
واقعا چه رازی در این موضوعات نهفته است؟ قاضی پرونده که بر اساس شواهد و مدارک او را نه مظنون بلکه متهم به انحراف در تحقیقات انفجار آمیا نموده است. آیا کسی اینجا حقیقت را پنهان می کند؟
سوابق شهردار هم نشان می دهد که او از پیشروان خدمتگذاری به آمریکا و اسرائیل است و هیچگاه سخنی علیه اسرائیل و آمریکا نگفته و نخواهد گفت بلکه برعکس همواره اظهار نظرهایی علیه ایران و ونزوئلا مطرح کرده است. نزدیکی مکری به آمریکا و اسرائیل در آرژانتین شهره است پس او سعی نمی کند مطلبی علیه آنان منتشر کند.
از طرف دیگر قاضی نیز طبق قانون بدون وجود شواهد و قرائن افراد را متهم نمی کند. ظاهر امر این است که هردو درست می گویند. اما سوال مهم تر این است که چرا فردی که در زمان انفجار آمیا رئیس اطلاعات پلیس آرژانتین بوده و در اسرائیل آموزش دیده است و بخاطر خدمات خود به اسرائیل جایزه گرفته است، از پیشروی تحقیقات مربوط به انفجار مرکز یهودیان جلوگیری کرده و در آن انحراف ایجاد کرده است. این انحراف در پرونده به نفع چه کسی صورت گرفته است؟ قطعا وی به نفع ایران این اعمال را انجام نداده است زیرا این فرد و سایر مقامات مرتبط با اسرائیل در همان ساعت اول انفجار بدون هیچ تحقیقاتی ایران را در این انفجار مقصر جلوه دادند و علیه مقامات ایرانی پرونده سازی کردند. پس قصد آنها از انحراف در پرونده پوشاندن رد پای چه کسی بوده است؟
این سخنان مکری و جایزه گرفتن این فرد از اسرائیل انسان را به یاد یکی دیگر از متهمین انحراف در پرونده آمیا می اندازد. این فرد کسی نیست جز "کارلوس منم" رئیس جمهور سابق و عرب تبار آرژانتین.
وی نیز کسی بود که قبل از هرگونه بررسی و در اولین ساعت پس از انفجار ایران را مظنون اصلی دانست و به پلیس و دادگستری آرژانتین دستور داد که در این پرونده بدنبال رد پای مسلمانان بویژه ایرانیان بگردند. او هم پس از برکناری از ریاست جمهوری توسط دادگاه متهم اختفای شواهد جرم و ایجاد انحراف در تحقیقات شد.
وی پس از این اتهامات مقاله ای شکوه آمیز در روزنامه لاکرونیکای آرژانتین نوشت و ضمن دفاع از خود به جوایزی که از اسرائیل دریافت نموده بود اشاره کرد. وی می نویسد: بعنوان اولین رئیس جمهور آرژانتین که به اسرائیل سفر کرده است قسم می خورم که در طول ریاست جمهوری ام هرکاری کردم به نفع اسرائیل بود و جوایز متعددی از آن دولت دریافت نمودم. او هم در نوبت محاکمه است.
وقتی پس از این انفجار نفوذ آشکار اسرائیل و یهودیان در همه شئونات کشور آرژانتین صدها برابر گسترش یافته و آرژانتین بصورت خزنده شبیه یک کشور اشغال شده است بیشتر به این شک دامن زده می شود که اسرائیل از روش همیشگی خود برای پیشبرد اهدافش استفاده کرده است. روشی که در آن خون یهودیان وسیله اهداف سیاسی اسرائیل است.
پس از این انفجار بود که هراقدامی در آرژانتین بدون رضایت صهیونیسم عملی در راستای پایمال کردن خون قربانیان آمیا تلقی شد تا هر کاری حتی تعیین رئیس پلیس یک شهر در آرژانتین با اجازه قبلی آمریکا و اسرائیل صورت گیرد.
دلا روآ رئیس جمهور اسبق آرژانتین بلافاصله پس از انفجار برجهای دوقلوی مرکز تجارت جهانی نیویورک در یازدهم سپتامبر 2001 در یک سخنرانی به نکته ای قابل توجه اشاره کرد.
وی گفت: وقتی ایالات متحده آمریکا مرتکبین انفجار 11 سپتامبر را شناسایی کند مرتکبین انفجار آمیا نیز خودبخود شناسایی خواهند شد.
اکنون می توان فهمید که در این گفته کنایه تلخی بود که بتدریج گوشه هایی از آن در حال افشا شدن است. آیا آقای رئیس جمهور واقعیاتی را می دانست که توان گفتنش را نداشت؟