- نویسنده:حسین ملکی
- تاریخ:چهارشنبه 89/3/19
" مردم! عزت ما، در سایه ولایت فقیه است. والسلام! امام حالا رفت. چه می خواهید بکنید؟! می خواهید مثل موسی بن جعفر بشود؟! می خواهید مثل امام مجتبی بشود یا نه؟! اگر می خواهید
" مردم! عزت ما، در سایه ولایت فقیه است. والسلام! امام حالا رفت. چه می خواهید بکنید؟! می خواهید مثل موسی بن جعفر بشود؟! می خواهید مثل امام مجتبی بشود یا نه؟! اگر می خواهید خدا این لباس عزت را از تن ما درنیاورد. من وقت نکردم. پس فردا شب ادامه بحث را برایتان خواهم گفت که خامنه ای کیست؟! مردم! به فاطمه زهرا مادرش قسم، اگر مظلوم تر از امام این سید نباشد، کم تر نیست! چهار سال به دست ما انقلابی ها چقدر تهمت به این سید زده شده؟! طرفدار سرمایه داری و بازار...!! لا اله الا الله ...!
مردم! به خدا این لباس عزت ما در گرو حمایت از رهبری است. اگر این حمایت را کردیم، خدا این لباس را برازنده تن ما می کند. اگر اجازه دادیم خناس ها – آقا از کجا شد این مجتهد و آیت الله؟ تا دیروز حجت الاسلام بود. امروز شد آیت الله؟! از کجا آن اختیارات ولایت فقیه منتقل به این آقا شد؟! مگر مجتهد است؟! – اگر دندان های این خناس ها را در دهان شان نریزید، به خدا یک شب مثل سودانف یک ژنرال با یک کودتا ریاست جمهوری را می گیرد، کذا را هم می گیرد. بعد به خدا قسم، این دفعه دیگه به ریشه... بعضی ها می گویند، نه اگر کذا بشود ریش دار ها، آخوندها! نه مگر همه این شهیدها را آخوندها دادند؟ شما دادید. ده سال است شما انقلاب را زنده نگه داشتید و دشمن به خون شما تشنه است...!! و اگر خدای ناکرده چنان بشود، آن موقع دیگر به کسی رحم نمی کنند.
پس عزت ما در گرو حمایت از این سید مظلوم است. این پیام منبر من بود. والسلام! نکنیم کاری "وخلاءهم لباس کرام". خدا این لباس کرامت را از ما مهار می کند. خدایا به عزت شهدا قسمت می دهیم. خدایا این سید مظلوم را خودت یاری کن!"
فکر می کنید جملات بالا از کیست؟ علامه مصباح؟ آیت الله علم الهدی؟ صفارهرندی؟ نه! شاید باورتان نشود که این صحبتهای سوزناک و آتشین توسط عبدالله نوری در سال 1368، در جمع پاسداران ، ایراد شده است. اولین بار که چشمم به این سخنان افتاد با توجه به نام و سوابق گوینده اش حیرت کردم که چگونه فردی می تواند در عرض کمتر از 7-6 سال تا این حد دستخوش تطور و استحاله گردد! به یاد بیاورید مواضعی که همین عبدالله نوری در روزنامه خرداد و دادگاه ویژه روحانیت اتخاذ کرد. این مشاهدات باعث ایزوله شدن من از شگفت زدگی از دیدن تغییر و تطورات برخی چهره ها شد به طوری که وقتی وضع امروز گوینده جملات پایین را با محتوای آن جملات مقایسه کردم اصلا تعجب نکردم:
" از آنجا که اعتبار همه امور را بنا به فتوای امام راحل به مقام شامخ ولایت میدانم و همواره بر این اعتقادم که این نظام مقدس تنها در پرتو ولایت مطلقه فقیه و گام نهادن در مسیر اندیشههای تابناک خمینی کبیر میتواند از مرزهای موجود فراتر رفته و به لطف الهی نجات بخش انسانیت از ورطه هلاکت و ظلمت باشد."
شاید باورتان نشود اما این جملات که شباهت زیادی به بند آخر وصیتنامه حاج احمدآقا به فرزند ارشدش دارد عین نامه ای است که سید حسن خمینی در دوم اردیبهشت ماه سال 1374 برای به دست گرفتن تولیت مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام و حرم مطهر آن حضرت، خطاب به امام خامنه ای(روحی فداه) نگاشته است. متن کامل نامه سیدحسن را مطالعه بفرمایید تا بیشتر تعجب کنید از موضعگیری های بعد از انتخابات وی و زلف گره زدن های او با امثال کروبی و موسوی و خاتمی و ابطحی و تاج زاده و میردامادی و همچنین حمله به مستند شاخص و...
" بسم الله الرحمن الرحیم
محضر مبارک حضرت آیتالله خامنهای رهبر بزرگوار انقلاب اسلامی (دام ظله العالی)
با عرض سلام و تقدیر مراتب تشکر خویش و خانواده داغدیده امام خمینی سلام الله علیه از حضور حضرتعالی که همواره لطف و محبتهایتان تسلی بخش جانهای خسته ما بوده است، همانگونه که مستحضرید اینجانب بواسطه، وصیت پدرم حضرت حجتالاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینی (ره) به عنوان تولیت مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام و حرم مطهر حضرتش منصوب گشتهام . ولیکن از آنجا که اعتبار همه امور را بنا به فتوای امام راحل به مقام شامخ ولایت میدانم و همواره بر این اعتقادم که این نظام مقدس تنها در پرتو ولایت مطلقه فقیه و گام نهادن در مسیر اندیشههای تابناک خمینی کبیر میتواند از مرزهای موجود فراتر رفته و به لطف الهی نجات بخش انسانیت از ورطه هلاکت و ظلمت باشد، لذا از محضر مبارک حضرتعالی تقاضا میکنم در صورت صلاحدید وصیت آن عزیز سفرکرده را تنفیذ فرمائید.
فرزند کوچک شما- سید حسن خمینی"
ـــــــــــــــــــــپی نوشتـــــــــــــــــــ
-
لینک این نامه و پاسخ امام خامنه ای در سایت ایشان +
-
البته بعید نیست که شیخ بی سواد فردا راه بیفتد و این نامه را هم مانند وصیتنامه حاج احمد آقا دستکاری شده قلمداد کند که البته آن وقت است که ما هم در صحت خیلی از موارد فیزیولوژیک، سایکولوژیک و ژنتیکی ایشان تردید خواهیم کرد.