- نویسنده:حسین ملکی
- تاریخ:چهارشنبه 89/3/19
اتفاقی که در 14 خرداد امسال ( سال 89) در حرم مطهر حضرت امام (ره) و در حین سخنرانی آقای سید حسن خمینی رخ داد ، اتفاقی است که از ابعاد گوناگونی قابل بررسی است
اتفاقی که در 14 خرداد امسال ( سال 89) در حرم مطهر حضرت امام (ره) و در حین سخنرانی آقای سید حسن خمینی رخ داد ، اتفاقی است که از ابعاد گوناگونی قابل بررسی است .
از طرفی این حادثه ناراحت کننده و تاسّف آور است ، زیرا پس از 21 سال که از ارتحال امام میگذرد شاهد کم اعتنایی بلکه اعتراض شدید مردم به نوه ایشان هستیم، و این رخداد مطلوبی نیست .
اما تحلیل این جنبه تاسّف آور :
اگر این رخداد را به عنوان یک معلول در نظر بگیریم ، در نگاه ابتدایی برای کشف علت آن چند احتمال را میتوان در نظر گرفت :
احتمال اول :
مردم اعتراض کننده صرفا به ابراز احساسات پرداختند . و در نتیجه مردمی بودند که آداب بسیار ابتدایی حضور در مجامع اینچنینی را نمیدانسته اند و ملتفت نبودند که در حین ایراد سخنرانی باید گوش بدهند و با سکوت خود امکان ادامه مراسم را ایجاد کنند . این احتمال را شاید آقای سید حسن مصطفوی در عبارت خود که گفتند « اگر میخواهید ابراز احساسات کنید ، اجازه بدهید هنگامی که مقام معظم رهبری آمدند ، ابراز احساسات کنید . » میخواستند تقویت کنند . البته با ملاحظه این که مردم حاضر در مراسم در دو سخنرانی دیگر یعنی سخنرانی ریاست محترم جمهوری اسلامی و مقام معظم رهبری کاملا ساکت بوده و حتی شعارهای معمول خود را که در تائید سخنان سخنران با مکثهای خود سخنران هماهنگ میکردند این احتمال تضعیف بلکه منتفی میشود .
احتمال دوم :
معترضین همان طور که سخنران ناکام آقای سید حسن گفتند ، عده قلیلی بودند که بر خلاف خواست سایر حاضرین در حرم امام (ره) به دلایل ناموجه سیاسی نمیخواستند اجازه دهند نوه امام سخن بگوید . این احتمال ، اگر درست باشد ، باید لوازم آن نیز درست باشد . از جمله این لوازم آن است که : باید سایر مردم حاضر در صحن حاج آقا مصطفی ، یا مردم بیرون از صحن ها به نحوی اعتراض خود را نسبت به این جماعت اندک نشان داده باشند ، یا صدا و سیما با نشان دادن دایره محدود این جماعت قلیل ، نشان میداد که اکثریت حاضرین در مراسم مشتاق شنیدن سخنان نواده امامند تا بدین طریق هم حرمت ایشان محفوظ بماند و کسی گمان نبرد که خدای نکرده همه حاضرین در مراسم نسبت به ایشان معترض بوده اند . ضمن آن که اگر این احتمال درست میبود ، می باید نهایتا آن جمع اکثریت مشتاق ادامه سخنرانی بر آن جماعت اندک و معترض غلبه میکرد و سخنرانی سید حسن آقا ادامه پیدا میکرد . و اساسا دلیلی برای تسلیم شدن در برابر یک جمع اندک و پایان دادن به سخنان به شدت کوتاه سخنران وجود نداشت .
در حالی که شاهدین عینی حکایتی دیگر از این صحنه دارند و معترضین را تقریبا همه حاضرین در مراسم ، یاد میکنند . حتی یکی از حاضرین در مراسم که موفق به داخل شدن در صحن نداشت و بیرون از صحن بود نقل میکرد که هنگامی که سخنران این جماعت را اندک شمرد و معترضین را مخالف کسانی که بیرون صحن بودند اعلام کرد ، فریاد اعتراض همه کسانی که بیرون صحن بودند در آمد و همین واکنش بود که نهایتا به ترک جایگاه توسط سید حسن منجر شد . صرفنظر از این نقل ها ، نشان ندادن جمعیت توسط کارگردان صدا و سیما و قطع چند باره صدا که به منظور حفظ احترام سخنران انجام میشد نیز ، این احتمال را تضعیف میکند . ضمن آن که در نهایت سخنران تسلیم خواست این جماعت شد و این نشان از آن دارد که جمعیتی بزرگ بلکه فراگیر بوده اند .
احتمال سوم :
برخی منسوبین امام (ره) و از جمله سخنران محترم آقای سید حسن مصطفوی ، به گونه ای در نظر مردم از راه امام (ره) دور افتاده اند که همان مردمی که به شدت به امام (ره) و راه او ابراز ارادت کرده اند ، به نوه ایشان نه تنها بی اعتنایی بلکه اعتراض شدید دارند . این اعتراض شدید به موضع نگرفتن ایشان در برابر سران فتنه و نیز تلاش برای حمایت از آنها در مراسم سالگرد پارسال بر میگردد . ضمن آن که اخبار دیدارهای ایشان در معیت سید حسین خمینی(فرزند حاج آقا مصطفی که از ابتدای انقلاب با امام (ره) سر سازگاری نداشت و از زمان امام و زمان حاج احمد آقا و تا همین اواخر در علن فردی مطرود از خانواده امام (ره) به حساب می آمد ) با مرجع معزول و دیدارو نشست صمیمانه ایشان با سران فتنه از جمله در مراسم عروسی فرزند یکی از این جماعت از انقلاب بریده که همراه عکس آن در سایتهای خبری منتشر شد ، نیز مزید بر اعتراض و ایراد مردم بر سید حسن آقا است . تلاشی که ایشان در مراسم سالگرد سال گذشته از خود نشان داد تا با خلاف اخلاق معرفی کردن رفتار شب گذشته آقای دکتر احمدی نژاد (که در شب قبل آن ، یعنی 13 خرداد 1388 ، در مناظره تاریخی با میر حسین موسوی نام برخی مفسدین اقتصادی را آورده بود ) به نحوی جبهه احمدی نژاد را تضعیف کند ، با اعلام حمایت شدید مردم از دکتر احمدی نژاد در پارسال روبرو شد . شاید در آن موقع قبح حمایت از میرحسین موسوی و جریان سبز به خاطر ظاهر نشدن روحیه فتنه جویانه آقایان سبز کمتر از امسال بود ، و سخنرانی ایشان در پارسال قطع نشد . ایشان یک سال فرصت داشت ، تا از رخداد سال گذشته درس بگیرد و خود را به مردمی که راه پدربزرگ گرامی سید حسن را به جِدّ سرلوحه رفتار سیاسی خود قرار داده اند برساند ، اما او چنین نکرد و بر روابط گرم و حتی شاید شبیه به همکاری با فتنه گران منفور ملت ادامه داد . حافظ سروده است : « من جرّب المجرَّب حلّت له الندام? » ( کسی که امر تجربه شده و نمره نیاورده در آزمون را دوباره بیازماید ، ندامت و پشیمانی برایش حلال است . )
از طرفی دیگر این حادثه یک جنبه خوشحال کننده دارد .
باید به مردم ایران آفرین گفت که چگونه با شمّ سیاسی خویش ، جریانات سیاسی را ردیابی میکنند و در اعلام برائت از فتنه جویان و همپالکی های آنها استثناء قائل نمیشوند و حساب هر کسی را بر اساس رفتارها و کنشهایش بررسی میکنند و اسیر عواطف ناشی از وابستگی آنها به امام (ره) و خانواده ایشان نمی شوند . و برای منسوبین به امام (ره) تنها در صورتی که آنها در مسیر امام (ره ) و آرمانهای او حرکت کنند ، شأن و احترام قائلند و به اندازه فاصله آنها از این راه نورانی و مبارک ، قلوب و زبانهای مردم نیز از آنها فاصله میگیرد و اگر این فاصله به مرز رویارویی با راه امام (ره) یا نزدیکی به رویارویی- در قالب دوستی و مودّت و انس و صمیمیت با
البته شخصیت سید حسن آقا از حیث خودش چندان برای مردم شناخته شده نیست و مراتب علمی و سیاسی ایشان به فرض وجود برای مردم مشخص نیست ، در نتیجه شخصیت سیاسی ایشان در نظر مردم در حد نواده امام (ره ) است و این البته از دشواری آزمون الهی برای مردم میکاهد . باید ماند و منتظر بود و دید که خدای نکرده اگر شخصیتهایی که سابقه مبارزاتی و علمی و فقاهتی شناخته شده ای دارند و مستقلاً یک شخصیت سیاسی و مورد مراجعه مردم به شمار می روند ، در برابر راه امام (ره) و وصیّ او مقام عظمای ولایت قد علم کنند ، مردم با او چه معامله ای خواهند کرد . به امید پیروزی ملت ایران درهمه این آزمونهای میانی و رسیدن به میدان آزمون بزرگ بصیرت سنجی ظهور