- نویسنده:حسین ملکی
- تاریخ:شنبه 89/2/25
فاطمه رجبی با بیان اینکه فرق میرحسین موسوی و مسعود رجوی چیست؟ و فرق زهرا رهنورد با مریم رجوی چیست؟ گفت: در محارب بودن این افراد شکی نیست.
به گزارش فارس، جلسه پرسش و پاسخ اعضای شورای مرکزی و فعالان جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد با فاطمه رجبی، 5 شنبه 23 اردیبهشتماه در این دانشگاه برگزار شد.
مهدی بادپا دبیر سیاسی جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد در گفتگو با خبرگزاری فارس، مطالب عنوان شده در جلسه مذکور را به شرذح ذیل عنوان کرد؛
*یکی از دانشجویان: به نظرشما رویکرد جدید دیوان محاسبات که از پیش از انتخابات ریاست جمهوری آغاز شد چگونه است؟ و گزارش اخیر رحمانی فضلی در رسانهای کردن پروندههای درحال بررسی را چگونه ارزیابی میکنید؟
* رجبی: به نظر من گزارش دیوان محاسبات و رسانهای کردن و هیاهوی خبری قبل از حکم نهایی، دستگاه قضایی را از استقلال دور میکند و سیاسی بودن آنرا تداعی میکند.
این بدترین چیزی است که برای کشوری چون جمهوری اسلامی میتواند رخ دهد، که دستگاه قضایی را متهم به سیاسی بودن کنند، اگر ساختار نظام اسلامی در صدر اسلام از حیث اقتصاد و سیاست و ... مسائل روشن و کامل تبیین نشده باشد اما دستگاه قضایی در نظام اسلامی کاملترین دستگاهها است.
وی ادامه داد: اگر دستگاه قضایی را مستقل ندانیم و به سیاسی کاری متهم کنیم بی اعتمادی مردم را به دنبال دارد.
* یکی از دانشجویان: سعید شریعتی در برنامه "عبور از توفان " که در تاریخ 13 اردیبهشت به دعوت جامعه اسلامی دانشگاه مشهد حضوریافت خبری را از آقای عطریانفر از قول آقای هاشمی رفسنجانی نقل قول کردند که اولین افرادی که به میرحسین در انتخابات تبریک گفتند اصولگراها بودند و اولین پیام تبریک به میرحسین، تماس مصطفی پورمحمدی بوده، بعد ناطقنوری و پس از آن علی لاریجانی، نظر شما در اینباره چیست؟
* رجبی: خیلی هم دور از ذهن نیست، آقای پورمحمدی در همان زمان وزارت میگفتند وی نیروی احمدینژاد نیست و با وی همراه نیست و از نظر فکری و برنامه به آقای هاشمی وابسته است، حالا این واقعیت داشت یا نداشت در جلسات سیاسیون مطرح بود.
البته ایشان بلافاصله بعد از وزارت نیز موضعگیریها و مصاحبههایی میکند که روزنامههای اصلاحطلب از او به عنوان وزیر همیشه معترض یاد میکنند.
الان هم موضعگیریهایی که میکند تمام مفاسد اقتصادی و سیاسی کشور را رها کرده و مدام میگوید دستگاههای دولتی و به دولتهای قبل هم کار ندارد.
وی افزود: این خبر شریعتی با مواضع این چنینی پورمحمدی خیلی دور از ذهن هم نیست.
* یکی از دانشجویان: به نظر شما پیگیری مفاسد اقتصادی توسط الیاس نادران سیاسی نشده است؟
* رجبی: من در این 16 سال کمتر به کسی نامه نوشتم؛ اما درباره این قضیه یک نامه به آقای نادران دادم که فکر میکنم این نامه، نامه چهارمی بود که من نوشتم در این سالها؛ که البته فحاشیهای تیمور عسکری هم به خاطر همان نامه من به وی بود.
من به ایشان نامهای نوشتم و از روی صداقت هم نوشتم و فکر میکردم که ایشان هم در کارشان صداقت دارد برای مبارزه با مفاسد اقتصادی. من در نامه نگفتم که پرونده رحیمی را بررسی نکند یا از دستور کار حذف کند؛ ولی گفتم اولویتها را بسنجید، الان پرونده خاندان هاشمی از همه سنگینتر است پس بهتر است به این پروندهها هم رسیدگی کنید.
دوم به پرونده قالیباف که مسائلی از مفاسد مالی وی در انتخابات 84 مطرح شد و در شهرداری وی تاکید کردم، که اگر پرونده خاندان هاشمی رسیدگی شود آن پروندده مورد نظر شما هم از دل آن در خواهد آمد و حل میشود؛ با این کار اعتماد مردم را جلب کنید که شائبه سیاسی بودن مطرح نشود.
وی ادامه داد: متاسفانه ظاهرا ایشان هنوز بسته نامه را تحویل نگرفته بودند و خبرنگارها در مجلس به وسیله یکی از نمایندگان به وی اطلاع دادند.
شنیدم که ایشان مصاحبهای با سایت الف کرده که بعضیها به من نامه دادند که مصالحه کن و از پیگیری آن صرف نظر کن، واقعا به این شکلی که ایشان با این نامه برخورد کرد من نمیتوانم مطمئن باشم که مسئله سیاسی نیست.
به نظر من موضع مفاسد اقتصادی مطرح نیست بلکه مبارزه و درگیری با احمدینژاد است برای اینکه بتوانند این پرونده را به نام احمدینژاد و نه به نام رحیمی تمام کنند،یعنی احمدینژاد که یکی از نقاط مثبتش پاکدستیاش است به بهانه پرونده مفاسد اقتصادی متهم شود.
وی در ادامه گفت: من از رحیمی شناختی ندارم ولی نظرم این است که آقای احمدینژاد کلا افرادی را که مورد سوال هستند انتخاب نکند. مثل رحیمی و مشایی؛ و بهانه به دست افراد سیاسی ندهد.
* یکی از دانشجویان: نظر شما در مورد نامه زهرا رهنورد و مخالفت وی با نص قرآن چیست؟
* رجبی: سال گذشته، قبل از انتخابات به میرحسین نامه نوشتم که با طرح چندین سوال وی را در مقابل نظام دیدم. الان محارب بودن او به حرف من یا دکتر الهام نیست از نظر هر کسی که بویژه در زمان امام(ره) بودند و برخورد ایشان با محاربین و مجازاتشان را دیدند میدانند من چه میگویم.
کسانی که دعوت به شورش میکنند و دعوت به قتل و جنایت میکنند علیه نظام اسلامی و ولایت فقیه محارب هستند.
مگر آن هواداران منافقین که اعدام شدند و جنایت کردند کار بزرگتر از این انجام دادند؟
وی با بیان اینکه فرق میرحسین موسوی و مسعود رجوی چیست؟ و فرق زهرا رهنورد با مریم رجوی چیست؟ گفت: آنها زمینه بیشتری داشتند و در نتیجه فعالیت بیشتری کردند که اینها ندارند.
اینها الان ریزش نیروی وسیعی دارند و در محارب بودنشان شکی نیست، البته فردا نگویید من فتوا دادم، از نظر هر کسی سوال شود که امام(ره) محاربه را در چه چیز تعریف کردند میدانند.
رجبی افزود: وقتی میرحسین به همسرش درجه میدهد و میگوید وی روشنفکرترین زن ایران است و وی مدافع زن است و بقیه زنهای ایرانی و افکارشان را نادیده میگیرد و فقط وی را روشنفکرترین زن ایرانی میداند، احمدینژاد در مناظرهاش یک اشاره به او کرد اما وی منفجرشد.
رجبی ادامه داد: وقتی روشنفکری از دید اینها دین ستیزی است، دیگر معلوم است که روشنفکرترینشان چه میشود؛ با آیات قرآن مبارزه میکند، اینها راهی ندارند، شکست خورند و ماهیتشان را نشان دادند.
البته زهرا رهنورد آدم شناخته شدهای بود آنزمانی که قطبزاده رئیس صدا و سیما بود وی تفسیر انحرافی از قرآن در رادیو انجام میداد.
این استاد دانشگاه افزود: در همان فیلم تبلیغاتیاش هم دیدید که با هنرپیشهای نشسته بود و اشک تمساح میریخت، در حالی که مثلا چرا مردان طبق حکم خدا باید اجازههای بیشتری نسبت به همسرانشان داشته باشند.
وی ادامه داد: پز روشنفکری به دین ستیزی هم میانجامد! چه بهتر که اینها اعلامیه بدهند و از جنایتکاران حمایت کنند، خودشان را مفتضح می کنند.
الان که خود آنها از خاندان سلطنت و سران امریکا و اسرائیل و کنگره و سنای آمریکا از این آدم حمایت میکنند و او را رهبری میدانند که می تواند اراذل را به خیابانها بیاورد تا در مقابل نظام بایستد که البته اشتباه میکنند چون دیدیم که آن رهبرشان هم از کارافتاده و بازنشسته شد.
رجبی در ادامه خاطرنشان کرد: جبهه ملی چه کار کرد که امام(ره) آن دستور را صادر کردند؟ من آنزمان دانشجو بودم و در اتوبوس نشسته بودم که بیانیه جبهه ملی علیه لایحه قصاص را پخش کردند. در آن یک جمله گفته بودند که لایحه غیر انسانی قصاص را در مجلس مطرح کردند و فردا راهپیمایی میکنیم.
امام(ره) دستو ارتداد آنها را به خاطر همین یک جمله دادند و غائله را ختم کردند که در حقیقت آن دستور امام(ره) و راهیپیمایی مردم مراسم ختم جبهه ملی شد.
اما الان فائزه هاشمی چندینبار مصاحبه کرده و آیه قرآن و وحی و کلام خدا در مورد تعدد زوجات را غیر انسانی عنوان کرده است و زهرا رهنورد حکم صریح قرآن را غیرانسانی میداند.
* یکی از دانشجویان: آیا فکر نمیکنید میرحسین مثل منتظری شود؟ و ما باید چه رفتاری با طرفدارانشان داشته باشیم؟
* رجبی: جایگاه میرحسین جایگاه آیتالله منتظری نیست، میرحسین موسوی یکی مثل قطبزاده است و حتی خیلی پایینتر از قطبزاده ، برای اینکه قبلا شعار میدادند "درود بر مثلث آزاده؛ یزدی، بنی صدر و قطب زاده " اینها اول انقلاب، افراد کمی در نزد ما نسل اولیها نبودند، اینها کسانی بودند که وقتی امام(ره) از پاریس برگشتند در هواپیمای امام(ره) که همه خطرات در آن هواپیما آن موقع محتمل بود در کنار ایشان نشسته بودند اما بعدا مشخص شد که اینها از ابتدا اهداف سیاسی داشتند ولی قطبزاده کسی بود که در هواپیما در صندلی کنار امام نشسته بود، فیلمهای 12 بهمن که از امام(ره) و همراهانشان گرفته شد را صدا و سیما سانسور میکند و نمیخواهد که فیلم اینها را نشان بدهند.
رجبی افزود: امام(ره) حرکت عاشورایی کرده بود و اینها هم در آن شرکت داشتند، میرحسین موسوی کجا قدمهایی مثل اینها برداشته بود؟ بعد از سال 60 یکدفعه نازل شد که حزب منحله جمهوری، وی را به نظام و رئیس جمهور وقت تحمیل کرد.
میرحسین یکی مثل قطبزاده است، قطبزاده و بنی صدر کارهای خوبی هم کردند، اولین رئیس تلویزیون ایران قطبزاده بود، قطبزاده یک بار در تلویزیون مصاحبه کرد و گفت که وقتی دانشجویان پیرو خط امام(ره) لانه را به تصرف خود در آوردند آمریکاییها فکر میکردند اینها نیروهای من هستند، چون من آنقدر خط امام(ره) خط امام(ره) میگفتنم و دانشجویان هم همین شعار را سر میدادند فکر میکردند اینها نیروهای من هستند. ولی یکدفعه وی در طرح کودتای نوژه علیه انقلاب شرکت میکند و حتی خیلی راحت، پیشنهاد بمباران جماران را مطرح میکند.
* یکی از دانشجویان: در جریان انقلاب مواضع امام(ره) تندتر و انقلابیتر از اطرافیانشان بوده است، چرا؟
* رجبی: شهید بهشتی یک جملهای دارد؛ یک زمانی علیه آقای بهشتی غیر از مخالفین برخی تیپهای حزب اللهی هم موضعگیری میکردند، به وی اعتراض میکردند که شما مواضعتان با امام(ره) همخوانی ندارد و یک نفر در آن جلسه گفت که امام(ره) تنهاست که فکر می
کنم حاج احمدآقا بوده؛ گفتند امام(ره) در مواضعش تنهاست، آقای بهشتی یک جمله قشنگی گفتند، گفتند که ما هم قبول داریم که امام تنهاست، یعنی کسی واقعا به امام(ره) نمیرسید، یک پیرمرد 80 ساله که پیامهایش را در 89 سالگی میخوانید و میبینید که خیلی پرشورتر از پیامهای سالهای اول است، الان هم هیچ جوانی نمیتواند به آن زیبایی و شور و حرارت بنویسد، امام(ره) واقعا استثنایی بود و هیچ کس به ایشان نمیرسید.
* در ادامه این جلسه رجبی درپاسخ به سوال یکی از دانشجویان درباره میرحسین و مخالفت وی با رهبری گفت:
"خودخواهی و خودمحوری " میرحسین کار دستش داد، میرحسین 8 سال به رهبری تحمیل شد البته حمایت امام(ره) را هم به همراه داشت. بعضیها میگویند که گزارشهای محسن رضایی به امام(ره) باعث نظر مساعد ایشان نسبت به وی بود، برخیها دلایل دیگری میآورند.
وی ادامه داد: رضایی پیش امام(ره) گزارش داد که اگر میرحسین نباشد جبههها قیام میکنند و دست رزمندگان به ماشه تفنگ نمیرود و رزمندگان مدافع وی هستند، الان که فکر میکنیم میبینیم که تمام تحلیلهای وی از همان موقع خطی و بیحساب و کتاب بوده اصلا رزمندهها در جبههها کسی را در مقابل حضرت امام(ره) قبول نداشتند، چطور وقتی که امام(ره) منتظری را با آن وضعیت عزل کرد هیچ صدایی از جبههها بلند نشد، آنوقت چطور ممکن است که میرحسین اگر نخست وزیر نشود رزمندهها از تبعیت امام(ره) سرباز زنند؟
این استاد دانشگاه ادامه داد: مهندس موسوی از زمان نخست وزیری "اختیارات اضافه از قانون میخواست، همین روحیهای که در جریان انتخابات ریاست جمهوری دهم نیز مشاهده کردیم ".
وی میگفت: نیروی انتظامی را تحت امر من بگذارید! یا اینکه مجلس به همه وزرای من رای ندهد، من استعفا میدهم! این ویژگیها را باید مردم در زمان انتخابات دقت میکردند؛ قانون ستیزی وی، خودمحوری و خودخواهی وی و نداشتن روحیه تعامل و هماهنگی.
* در ادامه این جلسه رجبی در پاسخ یکی دیگر از دانشجویان درباره میزان تحصیلات خودش، گفت: من دانشجوی رشته علوم سیاسی دانشکده حقوق دانشگاه تهران بودم که سال 58 وارد دانشگاه شدم و دانشجوی ستارهدار مهندس موسوی بودم، چون دوره ما مصادف شد با انقلاب فرهنگی و درسهایمان دیر تمام شد، 67 که کنکور ارشد دادم و در امتحان کتبی قبول شدم و آقای شکوریراد من را در مصاحبه رد کردند.
وی افزود: 2 جا من را رد کردند؛ یکی در انجمن اسلامی دانشکده نماینده شدم و رفتم اینکه اینها الان می گویند نظارت استصوابی چرا؟ اصلا آنزمان نظارتی نبود در انجمن اسلامی دانشکده همه با انتخابات وارد شورا میشدند، برای دومینبار من را فرستادند آنجا و در جلسه دوم گفتند شما از طرف آقای شکوری راد تایید نشدید، بعد همین آقای روح الامینی که آنجا عضو بودند گفتم مگر قانون عوض شده و اینجا باید نظر بدهند؟ گفت نه خانم رجبی شما استثنایید.
وی اضافه کرد: یکبار دیگر هم در کنکور ارشد من را رد کردند، دیگر کنکور ندادم تا سال 84 دانشگاه آزاد، البته دانشگاه دولتی قم هم قبول شدم اما چون متاهل بودم و رفت و آمد سخت بود رفتم دانشگاه آزاد.
الان پایان نامهام هم کتاب شد و در نمایشگاه کتاب تهران عرضه کردم با موضوع " مشروعیت و مقبولیت در اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) ".
* یکی از دانشجویان: صحبتهای آقای احمدینژاد در مورد فرزند بیشتر را چگونه ارزیابی میکنید؟
* رجبی: افزایش جمعیت را آقای احمدینژاد در سال 85 هم مطرح کرد، با افزایش جمعیت موافقم، چرا که نظریه پردازان علوم سیاسی 4 عامل را برای قدرت یک کشور اساسی میدانند؛ وسعت سرزمینی، جمعیت، ژئوپلتیک، و برخی نیز منابع زیر زمینی را هم میگویند.
جمعیت یکی از عوامل چهارگانه قدرت است.
وی ادامه داد: چه کسی میتواند مردم را محدود کند؟ اگر خانوادهای از حیث غنای فرهنگی و مال توانمند است چرا نباید گذاشت بچههای بیشتری داشته باشند؟ البته من خودم 2 تا بچه دارم، ولی آن کسی که میتواند چرا مخالفت کنیم؟ کسی که توان مالی ندارد خودش باید تصمیم بگیرد و بفهمد که اولاد زیاد نباید داشته باشد. این باید فرهنگ سازی شود، ولی ما کشوری مثل هند داریم که مردم گرسنه زیاد دارد اما آیا کشور هند یکی از قدرتهای پیشرفته و صنعتی جهان نیست؟ یکی از عواملش همین جمعیت زیاد است. ژچ
من نمیدانم که آقای احمدینژاد میتواند این قضیه را مدیریت کند یا نه، ولی با یک مدیریت خوب میتوان توزیع ثروت را بین مردم انجام داد. این باید فرهنگ سازی شود که خود خانوادهها تصمیم بگیرند که آیا توانش را دارند یا خیر.