این جریان که با بی اقبالی شدید مردمی روبرو شده ،امیدوار به تبلیغات اپوزیسیون خارج از کشوربود که با توجه به بی توجهی مخاطبان به برنامه های آنان که محسن سازگارا خود نیز به آن اعتراف داشته،به بررسی یافتن راه حل هایی برای احیای جریان ناکام خود پرداخته اند.در این میان نوع فعالیت این جریان به چندین بخش تقسیم شده است.

طیفی از جریان فتنه به محوریت یکی از سران آن مدلی در ظاهرآرام اما با طینتی اکسپرسیونیستی(هیجان گرا) را دنبال می کند.

این طیف با توجه به روش های نوین جنبش اجتماعی، به دنبال شکل دهی شبکه هایی بوده که غایت آن «یارگیری»،«شبکه سازی» و «نهادسازی» است.با توجه به اینکه در مدل های غربی شبکه های فوق درارتباط با شبکه های بیرونی تعریف می شوندبنا برگفته یکی از مشاوران بنیاد سوروس، این شبکه ها در مدار سرویس اصلی تغذیه شده و به شکل تئوریک و مالی حمایت می شود.دیدارهای متعدد با برخی گرو هایی با وابستگی با شبکه های غربی درهمین چارچوب قابل ارزیابی است.

گفتنی است این طیف وفادار به گفتمانی پست مدرن بوده و اصل را بر انتخاب زمینه استوار کرده و معتقد است باید در وهله اول همه جنبش ها فعال شده و سپس در مسیر رنگ آمیزی ( آلائیدن اجتماع به صورهای عقیدتی و گروهی مختلف)به شکل دهی نهایی پرداخت.شکلی که با تغییر زمینه و سست شدن ساختارهای موجود با توافق می تواند ساختار مورد اجماع را عملیاتی سازد.

این اما همه برنامه های این طیف نیست.محور این جریان به دنبال رایزنی با برخی عناصر قومیت گرا جهت به میدان آوردن ظرفیت اغتشاش آفرینی آنان نیز می باشد.به شکلی که تاکنون با برخی از آن ها در یکی از ساختمان های مرکزی تهران دیدار و گفتگو داشته است.دراین دیدار براستفاده ازظرفیت های گروهک ها قوم گرا تاکید شده و از گنجاندن مرامنامه های آنان در مانیفست جنبش سبز تصریح شده بود.

این طیف همچنین بنا دارد ازتوان ارتباط گیری گروهک ها برای فشار خارجی و ساپورت مالی- لجستیکی سود جسته و این گروهک ها را به عنوان یک بازوی فشار برای اغتشاش میدانی در برخی نقاط قوم گرا به جمع خود اضافه کند.

این طیف همچنین در تقسیم کاری دیگر و برای دورساختن تمرکزها از خود نقش دیگری از آشوب ها را به طیفی دیگرواگذار کرده است.

طیف دیگر این جریان نیز سعی می کند با شعار و آسترقانون اساسی و برخی اصول نظام خود را به حاکمیت نزدیک کرده تا بتواند دالان بازگشت به حاکمیت را برای پی گیری برنامه های خود رقم بزند.اظهارات یکی از مسئولان سابق اجرائی کشورمبنی بر اینکه ما انقلاب رنگی کردیم اما نشد و حالا باید عقب نشینی کرده و دوباره به حاکمیت بازگردیم تا راهکار دیگری را تدوین کنیم،در همین راستا قابل ارزیابی است. این طیف همچنین معتقد به عاریت گیری از عناصری است که عموم و پیکره اجتماعی آن را ارزش محوری خود تلقی می کنند.تکیه تاکتیکی بر گفتمان های ارزشی ومحور ساختن خود و بدلی ساختن گفتمان جناح رقیب از جمله روش های مورد استفاده این طیف برای بازگشت به حاکمیت و سپس اجرایی کردن برنامه های اقدامی خود می باشد.

این گزارش حاکی است گرچه در این میان اختلافات عمیقی میان عناصر فتنه گر جهت چگونگی فتنه انگیزی ها و مکانیسم آن وجود دارد اما آنچه که قابل تردید نیست هدف نهایی آنان برای مقابله با ارکان اصلی نظام است.

در این میان اما طیف دیگر این جریان نقشی هماهنگ تر با یکی از سران فتنه را داشته و همگام با اقدامات وی به برنامه ریزی مشغول است.

این تیم که در جریان اغتشاشات بعد از انتخابات نقش کمیته سناریو نویسی(همان کمیته معروف به ایکس) جهت عملیات میدانی را برعهده داشته است،اخیرا دیدارهای متعددی را با برخی نیروهای – ملی مذهبی برگزار کرده است.

در این جلسات که یکی دونفر از آزاد شدگان حوادث اخیر به همراه اعضای هم طیف خود حضور داشته اند،برخی افراد ناشناس دیگر نیز حضور بهم رسانیده اند که نشانگر ورود چهره های جدید با «کد پاک» می باشد.

گفته می شود در این جلسات برای احیای دوباره جریان فتنه بحث های فراوانی صورت گرفته و به دو محور اصلی منتهی شده است.2 محوری که هنوز انتخاب نهایی برای فازبندی نهایی از میان آنها اتخاذ نشده است.

درمحور اول که به «فاز به فاز تا انفجار» وطرح «قرقیزستانیزه کردن» تعبیر شده است،حاضرین در جلسه بر بهره گیری از مناسبت ها برای حضور در خیابان ها تاکید کرده و گفته اند،باید از روز جهانی کارگر و معلم شروع کرده و با ادامه دادن حضور خود درخیابان ها تا 22و 25 خرداد پیش رفته و بتوانیم شیب اعتراضات را تا 18 تیر افزایش دهیم.

همچنین دراین جلسه تصریح شده است اوج این اعتراضات را باید از 18 تیر تا آغاز هدفمند کردن یارانه وشوک تورم حاصل از این طرح رقم زده و انفجار اجتماعی را مثل قرقیزستان ادامه داده و آن مقطع برنامه خود را هایی کنیم.

محور دوم نیز که در جلسات این طیف به «شوک درمانی» معروف شده،به این ترتیب است که باید به سمت یک چاشنی انفجار اجتماعی رجوع کرد.در گفتگوهای انجام شده این شوک،«ترورنمایشی یک اصلاح طلب» تعریف شده است.

گفتنی است اخیرا ،عبدالله مهتدی دبیر کل زحمتکشان کردستان نیز در جلسه ای با حضور اعضای سیاسی دفتر سیاسی کومله از تصمیم سرویسهای اطلاعاتی اشغالگران (سیا و موساد) در عراق مبنی بر ترور نمایشی یکی از سران فتنه پرده برداشته است.

وی در این جلسه اعلام کرده است که سازمان سیا به دنبال هماهنگی با خود سران جریان است تا با ترور نمایشی یکی از آنها بتوانند یک شوک بزرگ به این جریان داده و مجددا بتوانند جریان اغتشاش را راه اندازی کنند .همچنین وی تلویحاً اعلام داشته که ما و سرویسهای اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل بایستی بدنبال ترور یکی از سران سبز باشیم تا بتوانیم کنترل را از دست رژیم ایران خارج نماییم.

این گزارش حاکی است که این طیف معتقدند حداقل فایده این روش با تاسی از روش های قتل های زنجیره ای خارج کردن جریان خود از چترامنیتی بوده و اندکی فضا برای ما فراهم خواهد شد.
شایان ذکر است این اقدامات و محورهای مورد بحث در جریان اصلاح طلبان در حالی صورت می پذیرد که آنان پیش

ازاین درجریان دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری شکست الگو گیری از روش های انقلاب رنگی را تجربه کرده و تاکید دوباره آنان بر این روش ها از ذهنی شدن آنان وفقدان تجربه پذیری از گذشته در میان این جریان حکایت دارد.

همچنین تاکید بر روش شوک درمانی ترورنیز در حالی مورد توجه قرار گرفته که فتنه گران در ایام تبلیغات انتخاباتی نیز برای افزایش میزان آراء خود در نظر سنجی سعی در پیاده سازی این روش داشتند که برنامه آنان با هوشیاری نهادهای مربوطه ناکام ماند.