عکسهای بیدارکننده ازاغتشاشات

  • نویسنده:حسین ملکی
  • تاریخ:چهارشنبه 88/4/24
بازخوانی فرمایشات حضرت امام خمینی (ره)

غلط می‌کنی قانون را قبول نداری قانون تو را قبول ندارد
 
یک فرزند ملت ( پلیس انتظامی) در حال کتک خوردن در یک راهپیمایی آرام!!


خودتان قضاوت کنید؟
 

خودتان قضاوت کنید؟

مال بیت المال نیست؟

قانون گریزی نیست؟

کشور قانون ندارد؟

شما نبودید که از بی قانونی بعضی ها حرف می زدید؟

شعار بود؟
آتش زدن خیابان ها در تهران

لحظه ای فکر کنید ؟


مگر شما از این ملت نیستید؟


مگر از قانون خبر ندارید؟

 

درگیری جوانان با پلیس ضد شورش


 

لحظه ای فکر کنید دنبال چی هستید؟


 

آیا هرکس برای منافع خود چیزی گفت ما باید تحت الامر او باشیم؟


 

حامی صلح هستید؟

 

شال سبز حامیان موسوی - آتش زدن خیابان ها


 

آیا باید آدم کشت؟ اگر از خانواده شما کسی کشته شود چه می کنید؟

 

 

حضور دختران در تظاهرات و شورش های خیابانی تهران


 

آیا در این اموال فقرا شریک نیستند؟


 

فقط از آن اشراف گرا هاست؟


 

این اموال از شما نیست؟

 

دختران بد حجاب حامی موسوی در تظاهرات خیابانی


 

از شما که انتظار جز این نمی توان داشت؟

 

عکس و تصویر به روز و جدید از شورش در تهران


 

آیا به آرامش می رسید؟


 

سادیسم دارید؟


 

مازوخیسم دارید؟


 

خود شیفتگی دارید؟


 

آیا به گفته شما تهران ایران هست؟

 

 






حامیان موسوی ملعون

  • نویسنده:حسین ملکی
  • تاریخ:چهارشنبه 88/4/24
آیا دموکراسی را قبول دارند؟


 

یک وظیف یا سرباز را چه کار می کنند؟


 

ننگ بر شما ای حامیان ریگی و رجوی!!!!


 






راه شکست احمدی نژاد

  • نویسنده:حسین ملکی
  • تاریخ:چهارشنبه 88/4/24

راههایی برای شکست احمدی نژاد در مناظره های بعدی

 

1ـ فرار به جلو کنید. مدعی شوید تخت جمشید اگرچه توسط ساسانیان ساخته شد اما مجوز ساخت آن با تصویب نمایندگان مجلس ششم داده شد.

2ـ احمدی‌نژاد را متهم کنیم که با فرصت‌سوزی نتوانست از شهرام جزایری پول بگیرد. بگویید: کسی که نتواند از شهرام جزایری بتیغد حکما کشور را هم نمی‌تواند اداره کند.

3ـ هر جا که به فراخور مناظره صحبت فقرا شد، با صدای بلند گریه کنید. وسط گریه آنقدر داد بزنید که اعصاب مجری و احمدی‌نژاد خرد شود. حتی بهتر است از شدت تاثر دقایقی را روی میز افتاده،‌ غش کنید.

4ـ اگر احمدی‌نژاد در لابه‌لای بحث به خانه اشرافی آقای کرباسچی در کنار پارک جمشیدیه اشاره کرد، ‌بحث را بکشید به چند خیابان آن طرف‌تر و خانه خودتان را هم به رخ احمدی‌نژاد بکشید! بعد، رو به‌ دوربین کرده و با اشاره به خانه محقر احمدی‌نژاد در نارمک به وی بگویید، شما چگونه می‌خواهید کشور ایران را با مساحت یک میلیون و ششصد و چهل و هشت هزار و صد و نود و پنج کیلومتر مربع اداره کنید، در حالی که متراژ خانه‌تان، با احتساب انباری و پارکینگ بیشتر از 120 متر نمی‌شود؟ هان؟!

5ـ کم نیاورید. هر جا دیدید که دکتر دارد پرونده‌ای را رو می‌کند، با عوض کردن بحث بگویید: اون زمانی که من در زندان بودم تو اصلا چند سالت بود؟

6ـ وسط حرف‌های‌تان آمار بدهید که مجلس ششم در مقایسه با مجالس دیگر نظیر مجلس ختم و مجلس عروسی عملکرد بهتری داشته است.

7ـ هرگز مثل مناظره با آقای رضایی از مجری نخواهید که یک مناظره هم میان تیم دو نامزد برگزار کند. ممکن است برخی این خواسته شما را تعبیر به این کنند که کم آورده‌اید.

8ـ از شما اقلیت دینی « اهل حق» حمایت کرده‌اند. به دکتر بگویید، از آنجا که اهل حق از من حمایت کرده، پس لابد طرفداران شما اهل باطل هستند.

9ـ با توجه به پیش‌بینی سعید حجاریان از مناظره موسوی و احمدی‌نژاد، ‌شما اگر 5 بر صفر هم ببازید باز نسبت به میرحسین در وضع بهتری قرار دارید و می‌توانید بعد از احمدی‌نژاد به عنوان نفر دوم به مرحله «پلی‌آف» بروید.

10ـ بعد از اینکه احمدی‌نژاد گفت: «اللهم عجل لولیک الفرج و النصر»، ‌شما هم بگویید: «سمع‌الله لمن حمده!»

11ـ اگر دیدید حرف خاصی برای گفتن ندارید از مجری بخواهید 10 دقیقه‌تان را 5 دقیقه حساب کند. گاهی سنگین‌تر این است که انسان اصلا حرف نزند.

12ـ مراقب باشید وسط مناظره ولو برای یک دقیقه خواب‌تان نبرد که بعد بگویید، وسط‌های مناظره، من داشتم بهتر حرف می‌زدم، دو دقیقه خوابیدم، بلند که شدم، دیدم احمدی‌نژاد بهتر دارد حرف می‌زند.

13ـ اگر دیدید ‌به‌‌رغم همه نکات گفته شده باز هم از پس احمدی‌نژاد بر نمی‌آیید، احمدی‌نژاد را ول کنید و به میرحسین و خاتمی بد و بیراه بگویید. بگویید، خاتمی را من رئیس‌جمهور کردم،‌ آن وقت رفته از میرحسین حمایت می‌کند! در این بخش، از کلمه «چیز» زیاد استفاده کنید. می‌توانید خود را به آن راه زده و مثلا اسم میرحسین را فراموش کرده باشید، بگویید: آقای ... آقای چیز ... اسمش خوب بودها!

14ـ با شیخوخیت و ریش‌سفیدی از آقای ضرغامی بخواهید که مصاحبه را به گونه‌ای پخش کند که انگار شما برنده مناظره هستید.

15ـ به روزنامه اعتماد ملی بگویید که در صورت کم‌آوردن شما در مناظره، تیتر یک را این طوری انتخاب کند: «سانسور صحبت‌های کروبی» و یا «قطع برق هنگام صحبت‌های کروبی» با این شرح که «در 10 دقیقه ویژه کروبی برق مناطق زاگرس‌نشین می‌رفت و هنگام 10 دقیقه ویژه احمدی‌نژاد، ‌دوباره برق وصل می‌شد. این کار در تمام طول مناظره تکرار شد». بعد حالا «ارشاد» گیر داد، فردایش تکذیب می‌کنید. گور بابای اخلاق انتخاباتی!






20سوال بی جواب مناظره

  • نویسنده:حسین ملکی
  • تاریخ:چهارشنبه 88/4/24

جمعی از دانشجویان دانشگاه علم و صنعت با صدور بیانیه‌ای با تشریح 20 سوال احمدی‌نژاد که موسوی در مناظره به آنها پاسخ نداد،‌ خواستار پاسخگویی صریح این کاندیدای اصلاح‌طلب به سوالات مذکور شد.

در بیانیه دانشجویان دانشگاه‌ علم و صنعت آمده است: چهارشنبه گذشته مهمترین مناظره انتخاباتی بین دکتر محمود احمدی نژاد و مهندس میرحسین موسوی انجام شد. مناظره‌ای که می‌توانست بسیاری از نقاط تاریک را روشن سازد اما شاهد بودیم بسیاری از سوالات مطرح شده در این مناظره بدون پاسخ ماند.

به همین جهت ما جمعی از دانشجویان علم و صنعت بر آن شدیم تا در جهت تنویر افکار عمومی بیست سوال مطرح شده از جانب احمدی نژاد را بار دیگر از آقای موسوی بپرسیم تا شاید ایشان پاسخی به این سوالات بدهند.

1- در 20 سال گذشته در دولت‌های شما آقای هاشمی و آقای خاتمی آمریکا علنا اعلام می‌کرد به دنبال براندازی نظام در ایران است اما امروز رسما می‌گوید دیگر به دنبال براندازی نیست. سوال اینجاست کدام سیاست خارجی ذلت‌آفرین و کدام یک عزتمندانه است؟

2- در دوران نخست وزیری شما مواضع شما نسبت به مسئله فلسطین و رژیم صهیونیستی به گونه‌ای بود که حتی می‌گفتید ما باید نیروی نظامی به فلسطین بفرستیم، اما امروز لحن شما در مقابل اسرائیل تغییر یافته است. علت چیست؟

3- دادن اطلاعات غلط به مردم درباره عملکرد دولت نهم در حوزه اقتصادی و سیاست خارجی از کجا ناشی می‌شود؟

4- شما که به جریان آزاد اطلاعات اعتقاد دارید و شعار تنش زدایی از سیاست خارجی را مطرح می‌کنید چه چیز موجب قطع رابطه ایران و عربستان در زمان نخست‌وزیریتان شد؟

5- امروز اعلام می‌کنید که احساس خطر کرده و پا به عرصه انتخابات گذاشته‌اید. آیا شما در غائله 18 تیر که جریان برانداز به سمت مرکز حکومت حرکت کرده بود و یا زمانی که به تمامی مقدسات خدشه وارد می‌کردند و حتی می‌خواستند اندیشه امام راحل را به موزه‌های تاریخ بفرستند، شما احساس خطر نکردید؟

6- شما در زمان نخست‌وزیریتان با جریان‌سازی، اختیار قانونی رئیس جمهور وقت رادر نظارت بر تعیین وزرا از وی سلب کردید و کار را به جایی رساندید که حضرت امام (ره) شخصا دخالت نمودند، در این مورد چه توضیحی دارید؟

7- چه مقدار از فرمان هشت ماده‌ای حضرت امام (ره) که در زمان دولت شما صادر شد را اجرا نمودید؟

8- شما از قانون گرایی و عدم فرار از قانون سخن می‌گویید لطفا درباره ماجرایی که در زمان نخست وزیریتان پیش آمد و شما در زمان تعطیلات مجلس بدون مجوز و غیر قانونی 95 میلیارد دلار از خزانه برداشت کرده‌اید، توضیحاتی ارائه نمایید؟

9- آقای موسوی چرا اسامی نمایندگانی را که با شما مخالف بودند را افشا نمودید که موجب تخریب آنها در فضای سیاسی کشور شد؟

10 در زمان شما یک روزنامه آن هم که بین سالهای 63 تا 64 شروع به انتشار نمود و موضع انتقادی نسبت به عملکرد شما داشت، موجب بی‌مهری شما قرار گرفت و شما آن انتقادات را تحمل نکردید و آن قدر فشار آوردید که آن روزنامه تعطیل شد؟

11- تحمل مخالف را در دولت‌های گذشته و این دولت که 320 هزار تیتر تخریبی علیه آن در جراید و رسانه ها منتشر شد چگونه ارزیابی می‌کنید.

12- دولت نهم بیشترین رابطه را با مراجع و روحانیت داشته است. کمی راجع به ارتباط خودتان با مراجع در دوران نخست وزیری توضیح دهید؟

13- کشیدن کاریکاتور علما پس از ملی شدن صنعت نفت منسوخ شده بود اما در دولت قبل عده‌ای به خود اجازه دادند کاریکاتور یکی از علما را در نشریات خود منتشر کنند. سکوت شما در آن زمان چه معنایی داشت؟

14- امروز آقایان هاشمی و خاتمی پشتیبان شما هستند و شما نیز گفته‌اید که به پشتیبانی آنها افتخار می‌کنید. عکس العمل شما در مورد موج صدور مدارک تقلبی برای مدیران در این دولت‌ها چیست؟

15- آیا ستاره کردن دانشجویان در دولت آقای خاتمی و در زمان وزارت آقای معین شروع نشد و در این دولت برای همیشه به آن پایان داده نشد؟

16- دردولت آقای هاشمی نرخ تورم به 49 ونیم درصد رسید و دولت 49 میلیارد دلار استقراض خارجی نمود، آیا به جا نبود در آن زمان احساس خطر کنید؟

17- آیا شما در مورد ثروت‌های هنگفت و بادآورده برخی از وزیران دولت خود و اعضای فعلی ستاد انتخاباتیان صحبتهایی دارید؟

18-هزینه سنگین تبلیغات انتخاباتی شما از کجا تامین شده است؟

19- آقای موسوی برنامه‌های شما برای اداره کشور چیست؟ شما سه ماه است که اعلام کاندیداتوری کرده‌اید ولی برنامه ارائه نداده‌اید. آیا می‌شود فقط با انتقاد کشور را اداره نمود؟

20- خانم فائزه هاشمی در جایی گفته است اصلاحات دنباله سازندگی است و مهندس موسوی نیز ادامه هر دوی آنهاست؛ آیا دولت شما ادامه دهنده اشرافی‌گری دولت‌های سابق خواهد بود؟

 






نکاتی از مناظره چیزچیز

  • نویسنده:حسین ملکی
  • تاریخ:چهارشنبه 88/4/24

ناظره آقای مهندس میر حسین موسوی و دکتر محمود احمدی‏نژاد از نقاط عطف انتخابات دهم ریاست جمهوری است که زوایای مختلف آن بایستی تبیین شود. در مناظره چهارشنبه شب، سوالات مطروحه محمود احمدی‌نژاد، از سوی مهندس موسوی بدون جواب گذاشته شد.

به گزارش ثانیه‏نیوز، آقای موسوی حتی در یک مورد هم به نقدهای وارده بر خودش پاسخ نداد تا نشان دهد که جوابی برای انتقادات ندارد و شعار گردش آزاد اطلاعات جز برای کسب رای نیست. در ذیل به برخی( تاکید می‏شود به برخی) از سوالات  احمدی‌نژاد که از سوی آقای میرحسین موسوی بی‌پاسخ ماند اشاره می‏شود. ‏

دکتر احمدی‏نژاد مطرح ساخت که? « ??میلیارد تومان ازحساب بانک مرکزی دردولت شما(مهندس موسوی) بدون مصوبه مجلس برداشته شد. درتعطیلات تابستان وقتی مجلس آمدید دعوایی درکشور درست شد...»

آقای موسوی هیچ پاسخی به این بی‏قانونی صریح ندادند چرا؟

 

دکتر احمدی‏نژاد با اشاره به اسنادی گفت: « ... من فهرستی دارم از زمین‌هایی که مدیران گرفتند برایتان بخوانم ? ??هکتار، ? ??هکتار، ? ??هکتار و ? ???هکتار در دوره واگذاری بیشترین مشکلات ما درکارگاهها برای واگذاریهای دوره قبل از این دولت است کی گرفته کسانی که الان دارند از جنابعالی حمایت می‌کنند این هزینه سنگین تبلیغاتی شما ازکجا می‌آید.»

آقای موسوی پاسخ نداد که پول این تبلیغات سرسام آور ستاد ایشان را چه کسی می‏دهد؟ و با چه انگیزه‏ای؟

 

احمدی نژاد در ادامه گفت: «جناب آقای موسوی جنابعالی هشت سال نخست وزیر بودید تنها یک روزنامه منتقد وجود داشت انهم ازسال ? ??راه افتاد، که هفته‌ای یک یا دو نقد اقتصادی برشما می‌نوشت که امار ارقامی که من اینجا دارم الان ان نقدها را تایید می‌کند که خواهم گفت .چه فضایی شما برایش درست کردید خود جنابعالی چند بار علیه ان یک روزنامه صحبت کردید. من متن سخنرانی شما را دارم خواهش می‌کنم مراجعه کنید حافظه تاریخی نباید از دست برود که جنابعالی گفتید که شما در خط دشمنید. شما دارید ضد انقلابی عمل می‌کنید. شما دارید ضربه به کشور می‌زنید درحالیکه ان گزارشی که ان روزنامه نقد کرده بود گزارشی بود از برنامه وبودجه خود جنابعالی ،امده بود رفته بود در کمیسیون کشاورزی مجلس یکی ازافرادی که مرتبط بود ان را گرفته بود یک نقدی رویش نوشته بود. اینقدر فشار اوردید تا بخشی از ان نقدها تعطیل شد اما اینها را ببینید اینها چهار سال تیتر توهین‌هایی است که به من ودولت شده است ، تهمت ها بنده این‌ها را تحمل کردم شما در سخنرانیهایتان بنده را به دیکتاتوری متهم کردید این دیکتاتوری کدام دیکتاتوری است زمان اقای هاشمی هم همینطور بود اینکه شما می‌گویید باهم مقایسه نکنید اتفاقا باید مقایسه کنم زمان اقای هاشمی یک روزنامه منتقد من کاری به مواضع ان روزنامه‌ها ندارم شخص رییس دولت بارها علیه ان روزنامه موضعگیری کردتا بالاخره صدایش را انداخت در زمان اقای خاتمی هم که معلوم بود کسی مگر می‌توانست یک کلمه انتقاد کند همان علمایی که جنابعالی می‌فرمایید یکی شان یک اظهار نظر کرد کاریکاتورش را کشیدند که ما بعدا دیگر نداشتیم که علیه علما کسی کاریکاتور بکشند.»

آخرین نخست وزیر در مورد فشارهای سنگین روانی تنها روزنامه منتقد خود توضیحی به مخاطبان نداد چرا؟

همچنین دکتر احمدی نژاد در بخش دیگری از سخنان خود گفت: درموضوع فلسطین اشغالی خوب است که اقای موسوی ذهنشان را ببرند مواضع خودشان را مرور کنند .جناب اقای موسوی صریحا اعلام کردند که ما نیروی نظامی می‌فرستیم.در کنار مقاومت فلسطین علیه اشغالگران بجنگند، ایشان اعلام کردند که باید رژیم صهیونیستی محو بشود.»

 

آقای موسوی توضیح نداد در زمانی که گرفتار گروههای ضد انقلاب داخلی و یا جنگ بودیم چطور می‏خواستند علاوه بر کمک مالی، نیرو به فلسطین اعزام کنند؟

آقای موسوی در این مناظره  یادشان رفت است که در مورد سکوت 20 ساله‏شان توضیح دهند و بگویند که در  16سال قبل از آقای احمدی نژاد یک دوره مشاور و یک دوره 8 ساله دیگر مشاور ارشد رئیس جمهور آن وقت بوده اند ، آقای موسوی ماجرای 18 تیر ، تورم 49.5 درصد و نوشاندن جام زهر به رهبری را فراموش کرده اند؟

در بخش دیگری از این مناظره، دکتر احمدی نژاد می‏گوید: « من اینجا پرونده ای دارم برای یک خانم، شما می‌شناسید(یادتان باشد دکتر احمدی نژاد اسمی از این خانم نبردند) در تبلیغات انتخاباتی کنار شما می‌نشیند، برخلاف همه قوانین کشور همزمان که کارمند بوده دو تا رشته فوق لیسانس خوانده در دانشگاه ازاد دکترا گرفته بدون کنکور و بعد در رشته غیر مرتبط دانشیار شده استادیار شده بدون اینکه شرایطش را داشته باشد رییس دانشگاه شده اینها بی‌قانونی است. من با اینها مخالفم من می‌گویم با رانت بازی و باند بازی و ا ین جور چیزهایی که یک عده ببرند بقیه محروم باشند من با اینها مخالفم جناب اقای موسوی نه با قانون.»

آقای موسوی گفت: که در مورد من و اطرافیان «چیزی» ندارید!، ثانیه‏نیوز در روزهای آینده مطالب قابل توجهی از دوران ریاست ایشان بر بنیاد مستضعفان، نخست وزیری و.. و همچنین برخی اطرافیان، چون جناب آقای «دکتر» فرشاد مومنی، ابوالفضل فاتح، قربان بهزادیان‏نژاد و.. منتشر می‏کند اما احمدی نژاد در این مناظره فقط به یکی از نزدیکان ایشان اشاره کرد آن هم بدون نام که آن‏گونه برافروخته شدند.

 

دکتر احمدی نژاد اسم همسر کسی را نیآورد و ابراز داشت که بدون بردن نام ، تخلفات یکی از فعالین میتینگ‏های انتخاباتی ایشان را ریز کرده ، است. خود آقای موسوی برای مظلوم‏نمایی و فرار به جلو اسم رو لو داد. در عین حال که از آقای موسوی پرسیده شد «در مورد این فرد نزدیک به ایشان توضیح داده شود؟» زمانی هم که گفت «بگو»  توضیح داده شد و متاسفانه با وجود آنکه این توضیحات مبتنی بر اسناد و  حقیقت بود آقای موسوی صرفا تاکید کرد که « ایشان(زهرا رهنورد) مهمترین روشنفکر زن این کشور هست ده سال برای دکترای علوم سیاسی زحمت کشیده سندهایش هست مدارکش هست ، سایت های مرتبط با شما برگشتن علیه ایشان جوسازی کردند، ایشان قرآن پژوه است بله ایشان افتخارش این است که فوق لیسانس رشته هنر هم دارد دکترای علوم سیاسی هم فوق لیسانس علوم سیاسی هم دارد. شما ببینید آن موقعی که کنکور بوده برای دانشگاه ازاد بروید ان را بررسی کنید بنده خبر دارم.»






اینجوریشم ببینین

  • نویسنده:حسین ملکی
  • تاریخ:چهارشنبه 88/4/24

حتماً می دونید برای روشن کردن آتیش به چه چیز هایی نیاز داریم .


1- ماده سوختنی 2- گرما یا حرارت 3- اکسیژن


و ما هر روز چطوری آتیش روشن می کنیم؟


بله می دونم به سادگی...


حالا می خوام از یک سری آدم های بسیار دوست داشتنی حرف بزنم که باهاشون تو سفر آشنا شدم


اینجا آفریقاست ، کشور کنیا ، شهر ماسایمارا ، قبیله ماسایی ها


 


ا


این ها هم دوستان من هستند که برای روشن کردن آتیش هر روز چندین بار این کار را انجام می دهند.


بله می دونم کار بسیار سختیه


ولی وقتی ازشون پرسیدم چرا این کار رو انجام میدید و به راحتی از کبریت استفاده نمی کنید ؟


می دونید چه جوابی دادند؟


خودم میگم


گفتن: این آداب و رسوم ماست.............


تو زندگیمون دقت کنیم ببینیم کجا ها هست که ما هم، اسیر  این نوع  آداب و رسوم شدیم ...


 






خانما ببخشید..

  • نویسنده:حسین ملکی
  • تاریخ:چهارشنبه 88/4/24

 1.می دونین فرق خانمها با آهن ربا چیه؟..... آهن ربا حداقل یک روی مثبت داره.
2- خانمهامثل رادیو هستند....هر چی میخوان میگن ولی هر چی بگی نمی شنوند.
3- خامنهامثل چسب دوقلو هستند...اگه دستشون باگوشی تلفن مخلوط شد
دیگه بایدسیم تلفن رابرید.
4- خانمهامثل رعدوبرق هستند ....
اول برق چشماشون میرسه بعد رعد صداشون!
5- خانمهامثل لیمو شیرین هستند..... اول شیرین هستند ولی بعد تلخ
میشن.
6- خانمهامثل گچ هستند ....اگه چند دقیقه مداراکنید،چنان سفت وسخت میشن که دیگه حالتی نمی گیرند.
7- خانمها مثل کنتور برق هستند..... هر چند سال یکبار عدد سنشون صفر میشه.
8- چرا خانمها نمی توانند نقشه بخوانند ..... برای اینکه فقط ذهن مرد هستش که میتونه تجسم و درک کنه که یک کیلومتر با یک سانتی متر،نشون داده شده!
9- خانمها مثل اینترنت هستند....از هر موضوعی بک فایل اطلاعاتی دارند.
10- خانمهامثل فلزیاب هستند ...ازنزدیک طلافروشی که ردمیشن عکس العمل نشان میدن.
11- خانمها مثل موبایل هستند... هر موقع کار مهم دارید در دسترس نیستند!!


                       


                           






فرهنگ لغت دانشجویی

  • نویسنده:حسین ملکی
  • تاریخ:چهارشنبه 88/4/24

 اعتراض دانشجو : بایکوت                                                                    دانشجویی : مدرک جرم


اعتراض برای کیفیت غذا : می خواهم زنده بمانم               روز پرداخت وام دانشجو : روز فرشته
دانشجوی اخراجی : مردی که به زانو در آمد                       دانشجوی مشروطی : مردی که موش شد
آینده تحصیل کرده : دست فروش                                               کلاس های ساعت 12-2: خواب وبیدار
رئیس دانشگاه : مرد نامر                                                            تصویب شهریه برای دانشجویان : تاراج
استاد راهنما : گمشده                                                                                  به دنبال سرویس : دونده
آشپزهای سلف سرویس : هفت سامورائی                                    ازدواج دانشجوئی : عروسی خوبان
دانشجویی که تغییر رشته داده : بازنده                                                             بوفه دانشگاه : غارتگران
سرویس دانشگاه : اتوبوسی بسوی مرگ                                                    امید به بهبود اوضاع : توهم
غذای امروز : سلف self                                                                           گردهمایی استادان : دسیسه
کتابخانه دانشگاه : خانه عنکبوتان                                             پاس کردن یک درس: یکبار برای همیشه
ژتون فروشی : آژانس شیشه ای                            علت نیافتن بعضی از دانشجویان : رابطه پنهان رئیس. 

  دانشکده : سناتور                                                                               التماس برای نمره : اشک کوسه
امور دانشجویان : سایه شوگان                                                             سوار شدن به اتوبوس : یورش
نماینده کلاس : بهترین فرد بد                                                                      ترم آخر : بوی خوش زندگی
پایان نامه : زندگی دیگر هیچ                                               سالهای پیش از دانشگاه : آن روزهای خوش
دانشجوی تازه وارد : هالوی خوش شانس                                                  ثبت نام ترم جدید : ده فرمان
دانشجویان ساکن خوابگاه : جنگجویان کوهستان                               خوابگاه شهرک : اینجا آخر دنیاست
دانشجوی پزشکی : به خاطر یک مشت دلار                                              دانشجوی ادبیات : نان و شعر
وام تحصیلی : جهیزیه رباب                                                                     خوابگاه دا نشگاه : خانه کوچک
خانواده دانشجویان : بینوایان                                               دانشگاه آزاد : جیب برها به بهشت نمی روند
دانشجوی مدل رپی : الو، الو، من جوجوام                           دانشجوی فوق لیسانس : قهرمان قهرمانان
انتخاب درس افتاده : زخم کهنه                                                              استاد دانشگاه : یک گروه خشن
اولین امتحان : اولین خون                                                                  شب امتحان : امشب اشکی میریز
مراقبین امتحان : سایه عقاب                                            شاگرد اول کلاس : مردی که زیاد می دانست
تقلب : عملیات سری                                                                                   تدریس در دانشگاه : تجارت
روز دریافت کارنامه : روز واقعه                                              تعطیلات بین ترمی : روزهای خوب زندگی
دانشجوی فارغ التحصیل : دیوانه از قفس پرید                                         مسئول خوابگاه : کاراگاه گجت
انصراف دادن : فرار بسوی خوشبختی                                       ادامه تحصیل تا دکترا : دیدار در استانبول
وعده رئیس دانشگاه : بلوف                                                                            تصویه حساب : خط پایان
شیرینی گرفتن از فارغ تحصیلی : ضربه آخر                                                    عمر دانشجو : بر باد رفته






محض لبخند

  • نویسنده:حسین ملکی
  • تاریخ:چهارشنبه 88/4/24
محض لبخند




مخصوص دخترا

  • نویسنده:حسین ملکی
  • تاریخ:چهارشنبه 88/4/24
چه جوری دل پسرا روببریم...
وقتی در صف شیر مردم جایشان را به شما نمی دهند؟ وقتی کرایه تاکسی را می
دهید راننده نمی گوید قابلی نداره؟ وقتی لبخند می زنید بچه های کوچیک از
ترس قیافه شماگریه می کنند ؟ وقتی راه میروید بهتر است که راه نروید؟ آیا
وقتی به زیبایی فکر می کنید همان زمانی است که به خودتان فکر نمی کنید؟
اگر می خواهید وقتی قدم بر میزنید مردان کف بر شوند، اگر می خواهید وقتی
پلک میزنید مردان در خاک و خون غوطه ور شوند، اگر می خواهید وقتی با آنها
صحبت می کنید خود را تکه تکه کنند، اگر می خواهید وقتی به آنها لبخند
میزنید از کت خود یه چرخ گوشت در آورند و خود را چرخ کنند به موارد ریز
توجه کنید:
حالا به نکات زیر بی زحمت کمی دقت کنین تا شاید فرجی بشه

در باب ادای جملات:

در ادای جملات و واژه ها دقت خاصی مبذول فرمایید. به طور مثال اول هر جمله از واژه

( آخی ) استفاده کنید.

حتی المقدور واژه های پایانی جمله را کمی بیشتر از حد معمول بکشید به طور مثال:

(فردا می بینم………… ……… .ت)

اشوه فراموش نشه هاااا

سعی کنید ریتم پلک زدنتان را با میزان هجاهای جمله تان هماهنگ کنید مثلا در جمله

”من به فلان چیز علاقه دارم” برای ”من” یک پلک و برای ”به فلان چیز علاقه دارم” ?عدد پلک بزنید.

لطفا امتحان کردنو بزارین واسه بعد بزارین ادامه درسو بدم


در باب خوردن غذا:

در حین خوردن بایستی بسیار جلب توجه کنید برای این کار جسم خوردنی را از
انتها با دو انگشت اشاره و شست گرفته و پیش از فرو بردن کامل در دهان جسم
ر با لبها بازی دهید(میدونم نمیتونی جلوی شیکمتو بگیری و میخوای همشو یه
جا بزاری دهنت حالا این دفه رو کم کم بخور)

غذا را به نحوی بجوید که لبها به طور یکی در میان غنچه گردد.


در باب راه رفتن:

سعی کنید تق تق پاشنه کفشتان به گونه ای تنظیم گردد که یک ملودی عاشقانه را برای مخاطب تداعی کند.

هیچگاه فاصله مابین قدمهایتان از دو سانتیمتر تجاوز نکند هر جند عجله داشته باشید.


در باب لبخند زدن:

آداب لبخند زدن بستگی به مستقیمی به وضعیت دندانهایتان دارد اگر
دندانهایتان کج و معوج، لک لک، فاصله دار و دارای سایر نا هنجاریها
دارید(که متاسفنه یا خوشبختانه اکسر خانوما همین وضو دارن) …….. تبسمی
کفایت میکند

اگر دندان کناری خود را طلا کرده اید از همان طرف بخندید

اگر اصولا دندانی در کار نیست به گونه ای چشمان را خمار کنید که کار لبخند را میکند


در باب ورود به کلاس:

هنگامی وارد کلاس شوید که حداقل یک ربع ساعت از شروع آن گذشته و همه دانشجویان سر کلاس حاضر باشند.

به قول خودتون هر جا دیر بری کلاس داره

موقع نشستن دورترین و سختترین صندلی را برای نشستن تا حسابی رسیدن به
صندلی مورد نظر طول بکشد سپس ده دقیقه وقت به جمع و جور کردن مانتو اختصاص
بدید

بهتر است هنگام ورود به کلاس کاور گیتاری (ولی خالی) روی دوشتان حمل شود


خوب دیگه حالا بعد از اندک ماهی دل اوون پسر رو بردی و فرداش بهتون پیشنهاد خواستگاری میده




<   <<   51   52   53   54   55   >>   >


اخرین مطالب