سفارش تبلیغ
صبا ویژن





نفرین غزل...

  • نویسنده:حسین ملکی
  • تاریخ:شنبه 91/5/21

گریه کن ابرک معصوم، زمینگیر شدیم! // آسمان نیز نشد آیینه دار من و تو
لحظه هایی که به هم رد و بدل می کردیم // آخرش نیز نخوردند به کار من و تو
تو چقدر زود بریدی و به من بد کردی // دستخوش! همسفر! این بود قرار من و تو ؟
باغ تو مزرعه ی هرزه ترین زمزمه بود // مفتکی هم نمی ارزید بهار من و تو
آخرین بیت ببین! قافیه‌ام را باختی // هر چه نفرین غزل هست نثار تو






اخرین مطالب